داشتم شام درست میکردم که جونگکوک اومد تو آشپزخانه و رفت ت
داشتم شام درست میکردم که جونگکوک اومد تو آشپزخانه و رفت تو یخچال و چیزی برداشت منم داشتم غذا رو هم میزدن که زنگ درو زدن
تهیان. من باز میکنم
رفتم درو باز کردم یه دختر با یه لباس باز و آرایش غلیظ ایستاده بود
سویون. هوویییی دختره هرزه تو تو خونه دوست پسر من چیکاره ای؟
تهیان. هرزه با کی بودی؟ همون لحظه کوک اومد و پشت سرم ایستاد
کوک. عشقم خوش اومدی
سویون. عزیزم این دختره کیه؟
کوک. خواهر دوستم
سویون. هوم چقدر بیشعور بهم میگه هرزه(لوس بازی)
تهیان. چ..چی من کی گفتم خودت گفتی
کوک. چطور جرعت کردی به دوست دخترم بگی هرزه هاااااا(داد)
ته از داخل خونه. چی شده جونگکوک؟
تهیان. جونگکوک بخدا من نگفتم
کوک. کافیه سویون بیا داخل
اونا رفتن داخل منم درو بستم و رفتم داخل و ادامه غذا رو حاضر کردم
بعد هم میز خیلی خوشگل و رمانتیک چیدم
تهیان. بچه ها شام حاضره بیاین بخورین
بچه ها هم اومدن
ته. واییی خواهر خوشگلم چ کرده؟
سویون. مزه نریز معلوم نیست خوشمزه اس یا نه قیافش بدک نی
ته. کسی از تو نظر نخواست
ته نشست کوک هم نشست اون دختره هم روی پای کوک نشست اوق
تهیان. میرم هاوین و صدا کنم
سویون. هوووف
کوک. نمیخوام بحثتون بشه فهمیدی؟
سویون. چشم ددی
اونا شروع کردن به خوردن منم رفتم پیش هاوین تو تراس نشسته بود
تهیان. خوشگل خانم تشریف نمیارین شام بخورین؟
هاوین. اه تهیان چرا گشنمه ... راستی
تهیان. جونم؟
هاوین. اون دختره اومد؟
تهیان. آره باورم نمیشه عجب دختر چیزیه
هاوین. خیلی بیا بریم شک نکنن
بعد رفتیم و سرمیز نشستیم و شروع به خوردن کردیم
از زبان جونگکوک
کوک. هاوین؟
هاوین. ........
کوک.هاوین؟
هاوین. ......
کوک. قهری؟ مگه من صدات نیستم؟
سویون. بس که کینه ای معلوم نیست چ مرگشه
کوک. درست صحبت کن سویون(با صدای بلند)
سویون. دارم راست میگم ددی
همون لحظه گوشی سویون زنگ خورد یه نگاهی کردم نوشته بود
...........
اسلاید دوم لباس سویون
یجوری از فیک بندازمت بیرون سویون که مرغای آسمون به حالت گریه کنن آخ آخ 🤣🤣یاح یاح یاح بریم بعدی
یعنی چی نوشته بود؟😨😨لایک کن تا بفهمی❤
تهیان. من باز میکنم
رفتم درو باز کردم یه دختر با یه لباس باز و آرایش غلیظ ایستاده بود
سویون. هوویییی دختره هرزه تو تو خونه دوست پسر من چیکاره ای؟
تهیان. هرزه با کی بودی؟ همون لحظه کوک اومد و پشت سرم ایستاد
کوک. عشقم خوش اومدی
سویون. عزیزم این دختره کیه؟
کوک. خواهر دوستم
سویون. هوم چقدر بیشعور بهم میگه هرزه(لوس بازی)
تهیان. چ..چی من کی گفتم خودت گفتی
کوک. چطور جرعت کردی به دوست دخترم بگی هرزه هاااااا(داد)
ته از داخل خونه. چی شده جونگکوک؟
تهیان. جونگکوک بخدا من نگفتم
کوک. کافیه سویون بیا داخل
اونا رفتن داخل منم درو بستم و رفتم داخل و ادامه غذا رو حاضر کردم
بعد هم میز خیلی خوشگل و رمانتیک چیدم
تهیان. بچه ها شام حاضره بیاین بخورین
بچه ها هم اومدن
ته. واییی خواهر خوشگلم چ کرده؟
سویون. مزه نریز معلوم نیست خوشمزه اس یا نه قیافش بدک نی
ته. کسی از تو نظر نخواست
ته نشست کوک هم نشست اون دختره هم روی پای کوک نشست اوق
تهیان. میرم هاوین و صدا کنم
سویون. هوووف
کوک. نمیخوام بحثتون بشه فهمیدی؟
سویون. چشم ددی
اونا شروع کردن به خوردن منم رفتم پیش هاوین تو تراس نشسته بود
تهیان. خوشگل خانم تشریف نمیارین شام بخورین؟
هاوین. اه تهیان چرا گشنمه ... راستی
تهیان. جونم؟
هاوین. اون دختره اومد؟
تهیان. آره باورم نمیشه عجب دختر چیزیه
هاوین. خیلی بیا بریم شک نکنن
بعد رفتیم و سرمیز نشستیم و شروع به خوردن کردیم
از زبان جونگکوک
کوک. هاوین؟
هاوین. ........
کوک.هاوین؟
هاوین. ......
کوک. قهری؟ مگه من صدات نیستم؟
سویون. بس که کینه ای معلوم نیست چ مرگشه
کوک. درست صحبت کن سویون(با صدای بلند)
سویون. دارم راست میگم ددی
همون لحظه گوشی سویون زنگ خورد یه نگاهی کردم نوشته بود
...........
اسلاید دوم لباس سویون
یجوری از فیک بندازمت بیرون سویون که مرغای آسمون به حالت گریه کنن آخ آخ 🤣🤣یاح یاح یاح بریم بعدی
یعنی چی نوشته بود؟😨😨لایک کن تا بفهمی❤
۴.۸k
۲۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.