عاشق پسر عموم شدم پارت2

رسیدم خونه یه دوش 20 مینی گرفتم یه ارایش لایت کردم و مث همیشه یه استایل عالی زدم و طرح هارو بر داشتم و از خونه بیرون زدم توی پاریس مردم عادت دارن پیاده برن سر کار منم راهی شرکت شدم از سر راه از یه کافه برا خودم قوه خریدم و به ساعتم نگاه کردم ساعت 7:45 دقیقه بود پس سریع تر راه رفتم

10 مین بعد

رسیدم که امیلی از دور با دو اومد سمتم

*هی لعنت بهت ا.ت فکر کردم نمیخوای بیای چرا اینقد دیر اومدی
+سلام منم خوبم کجا دیر کردم هنوز 5 دقیقه مونده
*اااااه از دسته تو سلام نخیر باید زود تر میومدی من خیلی وقته منتظرتم
+من همیشه سروقت میام الانم دیر نکردم مشکل خودته میتونستی منتظر نمونی
*هییییی تخسیر منه که منتظر یه خر زیبای مغرور موندم
+الان فش بود یا تعریف(خنده)
*نمیدونم(خنده)
+باشه ببخشید ح....(حرف ا.ت و قطع کرد)
*ااه موسیو ژانته بلخره تشریف اوردید(زوق و لبخند)
(ا.ت بر گشت سمتی که املی اشاره کرده بود)
+اوه موسیو ژانته خوش اومدید
£چه مادام های زیبای(فرانسه ویا همیشه رو بوسی می کنن والان هم ا.ت و امیلی با ژانته رو بوسی کردن)
+اه ممنون لطفا بفرماید
*بله بفرماید (راهنمایش کردن به دفتر ا.ت)
£مغسی(ممنون)
(ژانته با املی روی سندلی های جلوی میز ا.ت نشستن و ا.ت پشت میزش)
£خب مادام ا.ت امید وارم مثل همیشه طرح های فوق العاده
تون رو برای ما کنار گزاشته باشید
+البته موسیو ...من و امیلی تلاش کردیم بهترین طرح هارو تحویل تون بدیم
£وما مثل همیشه ازتون ممنونیم
+امیلی میشه طرح هارو بیاری
*البته
£واووووو مامدام ا.ت واقعا عالی هستن این طرح ها واوووو
+خیلی ممنون
£خب پس ما فعلا بریم
+البته خوش اومدید
£باز هم ممنون
*+خواهش میکنیم

+اهههههه خدا بلخره تموم شد
*اره اما هی از تو تشکر میکرد انگار من شلغم بودم این وسط
+(خنده) هی از تو هم تشکر کرد
*اره ام....(حرفش با زنگ گوشی ا.ت قطع شد)
+اوه پدرمه ببخشید
*اشکال نداره بعدن صحبت میکنیم فعلا
+بای

+اهم اهم الو سلام پدر
/سلام دختر گلم حالت خوبه
+ممنون پدر شما خوبید
/ما خوبیم راستش زنگ زدم بگم ...اممم
+چیزی شده پدر
/خب راستش پدر بزرگت مریضه و میخواد قبل از مر گش تورو ببینه
+چیییی (بغض)پدر بزرگ چش شده
/خب پیره دیگه دخترم برمیگردی دیگه؟؟
+البته البته فردا میام
/باشه پس فعلا
+خدا نگهدار


......‌‌‌.