سناریو( تک پارتی شوگا)
سناریو( تک پارتی شوگا)
ا/ت: نباید دیر کنم.بهتره عجله کنم.مهمونی ساعت ۸ بود اره ساعت ۸ بود.نفس عمیق...
آروم..آروم هیچی نیست من فقط یه عکاسم و به اون مهمونی میرم چند تا عکس میگیرم. اما خب اونم اونجاستتت
من اونو ببینم دست وپامو گم میکنم چرت پرت میگم.هوف نفس عمیق من میتونم .وای ساعت ۷ برم حاضر بشم نباید دیر کنم.دوش گرفتم موهامو خشک کردم لباسمو پوشیدم یکم آرایش کردم. دوربین عکاسی مو برداشتم .ساعت7:30 از خونه زدم بیرون و ساعت ۸ رسیدم اونجا. این یه مهمونی بزرگ بود و آیدل های معروف دعوت بودن و عشق جذاب من جناب یونگی هم دعوت بود. وارد سالن مهمونی شدم رفتم پیش بقیه عکاس ها.ساعت8:30 دقیقه بود سالن پر شده بود همه آمده بودن. وای پس چرا یونگی هنوز نیومده اونکه دعوت بود.همین جوری تو حال خودم بود که دیدم آمد. با بقیه اعضا بود وای چقدر کت و شلوار تنش بهش میومد شوگولی جذابمم .سریع رفتم جلو چند تا عکس گرفتم بعد10 دقیقه ک رفته بودم از بقیه آیدل ها عکس بگیرم برگشتم. یونگی تنها بود الان بهترین وقت بود تا برم چند تا عکس ازش بگیرم.از فرصت استفاده کردم رفتم جلو. سلام... خوبین. یونگی: عه سلام ممنون.
ا/ ت: میشه چند تا عکس ازتون بگیرم لطفا!
یونگی: حتما بگیر.
چند تا عکس گرفتم و بعدش رفتم یه گوشه تا عکس هایی ک از شوگولی گرفتم ببینم. آخی چقدر تو خوشگلی پیشی کوچولوی من جذاب فدات شم همین جوری ک داشتم قربون صدقه شوگا میرفتم یهو صدای خنده یکی و شنیدم ک پشتمه .رومو برگردوندم .یا پیغمبر عین دیونه ها جیغ کشیدم.
وای ت.... تو اینجا.. چی میخوای از کی اینجایی ؟ شوگا: هوم.. از اولش
وای خدا مرگم بده. خودمو جم جور کردم خب من طرفدارتم دیگه. لبخند نرمی زد. شوگا: تو از من خوشت میاد؟ ا/ ت: اره برات میمیرم عه چیز .... اره . یونگی : چقدر دوسم داری؟
ا/ ت: چرا همچین سوالی میپرسی؟ یونگی: همین جوری دوست نداری جواب نده.
ا/ ت: هوف .. ببین بهتره باهات صادق باشم اره من دوست دارم خیلی زیاد تو اتاقم همش عکس تو هستش. زندگیم شده تو ببین... حتی پروفایل گوشیم هم عکس توعه من میخوام بهت بگم ک خیلی دوست دارم کلی خوب هرچند... واست مهم نیست
یونگی: میدونی منم اعتراف کنم ک خیلی دوست دارم من تورو تو مهمونی ها دیدم ک عکس میگیری و ازت خوشم نیاد
ا/ ت: بسه.. دیگ ادامه نده
یونگی: چرا
ا/ ت-: چون الان سکته میکنم چون تو ... به من.... گفتی ک.. دوست دارم!
یونگی: خب خانم کوچولو دوربین تو بده ببینم عکس هایی ک گرفتی
لبخندی بهش زدم و هزار کیلو قند تو دلم آب شد.
تقدیم به دوست عزیزم. !)♡♡
#ویسگون #بی_تی_اس #کره_جنوبی #BTS #عاشقانه #ویسگون #بی_تی_اس #کیوت #BTS #کره #تیک_تاک #عاشقانه
ا/ت: نباید دیر کنم.بهتره عجله کنم.مهمونی ساعت ۸ بود اره ساعت ۸ بود.نفس عمیق...
آروم..آروم هیچی نیست من فقط یه عکاسم و به اون مهمونی میرم چند تا عکس میگیرم. اما خب اونم اونجاستتت
من اونو ببینم دست وپامو گم میکنم چرت پرت میگم.هوف نفس عمیق من میتونم .وای ساعت ۷ برم حاضر بشم نباید دیر کنم.دوش گرفتم موهامو خشک کردم لباسمو پوشیدم یکم آرایش کردم. دوربین عکاسی مو برداشتم .ساعت7:30 از خونه زدم بیرون و ساعت ۸ رسیدم اونجا. این یه مهمونی بزرگ بود و آیدل های معروف دعوت بودن و عشق جذاب من جناب یونگی هم دعوت بود. وارد سالن مهمونی شدم رفتم پیش بقیه عکاس ها.ساعت8:30 دقیقه بود سالن پر شده بود همه آمده بودن. وای پس چرا یونگی هنوز نیومده اونکه دعوت بود.همین جوری تو حال خودم بود که دیدم آمد. با بقیه اعضا بود وای چقدر کت و شلوار تنش بهش میومد شوگولی جذابمم .سریع رفتم جلو چند تا عکس گرفتم بعد10 دقیقه ک رفته بودم از بقیه آیدل ها عکس بگیرم برگشتم. یونگی تنها بود الان بهترین وقت بود تا برم چند تا عکس ازش بگیرم.از فرصت استفاده کردم رفتم جلو. سلام... خوبین. یونگی: عه سلام ممنون.
ا/ ت: میشه چند تا عکس ازتون بگیرم لطفا!
یونگی: حتما بگیر.
چند تا عکس گرفتم و بعدش رفتم یه گوشه تا عکس هایی ک از شوگولی گرفتم ببینم. آخی چقدر تو خوشگلی پیشی کوچولوی من جذاب فدات شم همین جوری ک داشتم قربون صدقه شوگا میرفتم یهو صدای خنده یکی و شنیدم ک پشتمه .رومو برگردوندم .یا پیغمبر عین دیونه ها جیغ کشیدم.
وای ت.... تو اینجا.. چی میخوای از کی اینجایی ؟ شوگا: هوم.. از اولش
وای خدا مرگم بده. خودمو جم جور کردم خب من طرفدارتم دیگه. لبخند نرمی زد. شوگا: تو از من خوشت میاد؟ ا/ ت: اره برات میمیرم عه چیز .... اره . یونگی : چقدر دوسم داری؟
ا/ ت: چرا همچین سوالی میپرسی؟ یونگی: همین جوری دوست نداری جواب نده.
ا/ ت: هوف .. ببین بهتره باهات صادق باشم اره من دوست دارم خیلی زیاد تو اتاقم همش عکس تو هستش. زندگیم شده تو ببین... حتی پروفایل گوشیم هم عکس توعه من میخوام بهت بگم ک خیلی دوست دارم کلی خوب هرچند... واست مهم نیست
یونگی: میدونی منم اعتراف کنم ک خیلی دوست دارم من تورو تو مهمونی ها دیدم ک عکس میگیری و ازت خوشم نیاد
ا/ ت: بسه.. دیگ ادامه نده
یونگی: چرا
ا/ ت-: چون الان سکته میکنم چون تو ... به من.... گفتی ک.. دوست دارم!
یونگی: خب خانم کوچولو دوربین تو بده ببینم عکس هایی ک گرفتی
لبخندی بهش زدم و هزار کیلو قند تو دلم آب شد.
تقدیم به دوست عزیزم. !)♡♡
#ویسگون #بی_تی_اس #کره_جنوبی #BTS #عاشقانه #ویسگون #بی_تی_اس #کیوت #BTS #کره #تیک_تاک #عاشقانه
۲۸.۹k
۰۷ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.