رمان عاشقم باش☺💜
part 38
شب خیلی زود خوابیدیم که فردا به کارامون برسیم
صبح ساعت 6 و نیم بیدار شدیم تا حاظر شدیم برین بیرون اینا 7 شد رفتیم لباس بگیریم
ارسلان:میخوام ازادت بزارم هرچی میخوای انتخاب کن😎
من:وای وای مرسی خدای من ارسلان اجازه داد خدایااا
ارسلان:عیششش پس خودم انتخاب میکنم بی لیاقت
من:ارسلان بی جنبههههه
ارسلان:الان چی بگم راضی میشی بگم تو انتخاب کن مسخره بازی در میاری بگم من بکنم تو میگی بی جنبم چه کنم بانوووو
من:در طول روز ساکت باش کارتتو هم بده من
ارسلان:خب اینطوری که به خاک سیاه میشینم
من: پس همچی کنسله برو دنبال یه دختر دیگه بگرد که باهاش بری من نمیام خدا نگهدار کاشی/:
ارسلان:ای بابا دوباره شدم کاشی؟😐
من:جانم اقای کاشی؟نشنیدم چیزی گفتی؟
ارسلان:چشم غلط کردم کدوم کارتمو بدم بانو
من:اونی که توش پوله
ارسلان:همش توش پوله
من:اونکه از همه بیشتر داره
ارسلان:این یکی بیشتر داره ولی این پس اندازمه
من:خب اون هیچی میخوام بت رحم کنم یه وقت بدبخ نشی اونو نمیخوام یکی دیگه
ارسلان:این یکی بیا بگیر
من:بله خوبه حالا ساکت صدات در نیاد
ارسلان:برای خودمم انتخاب نکنم؟
من:نچ من برای تو هم انتخاب میکنم
ارسلان:چشم عصیصم
من:رمزش؟
ارسلان:2805/:
من:اخی تاریخ تولد خودت و منو گذاشتی اخی چقدره مهربونی تووووو
ارسلان:میسی حالا ساکت شم؟
من:بله ساکت لطفا عصیصم
ارسلان:چشم عشقم
#رمان
#اردیا
#عشق
#عاشقانه
#رمان_اردیا
شب خیلی زود خوابیدیم که فردا به کارامون برسیم
صبح ساعت 6 و نیم بیدار شدیم تا حاظر شدیم برین بیرون اینا 7 شد رفتیم لباس بگیریم
ارسلان:میخوام ازادت بزارم هرچی میخوای انتخاب کن😎
من:وای وای مرسی خدای من ارسلان اجازه داد خدایااا
ارسلان:عیششش پس خودم انتخاب میکنم بی لیاقت
من:ارسلان بی جنبههههه
ارسلان:الان چی بگم راضی میشی بگم تو انتخاب کن مسخره بازی در میاری بگم من بکنم تو میگی بی جنبم چه کنم بانوووو
من:در طول روز ساکت باش کارتتو هم بده من
ارسلان:خب اینطوری که به خاک سیاه میشینم
من: پس همچی کنسله برو دنبال یه دختر دیگه بگرد که باهاش بری من نمیام خدا نگهدار کاشی/:
ارسلان:ای بابا دوباره شدم کاشی؟😐
من:جانم اقای کاشی؟نشنیدم چیزی گفتی؟
ارسلان:چشم غلط کردم کدوم کارتمو بدم بانو
من:اونی که توش پوله
ارسلان:همش توش پوله
من:اونکه از همه بیشتر داره
ارسلان:این یکی بیشتر داره ولی این پس اندازمه
من:خب اون هیچی میخوام بت رحم کنم یه وقت بدبخ نشی اونو نمیخوام یکی دیگه
ارسلان:این یکی بیا بگیر
من:بله خوبه حالا ساکت صدات در نیاد
ارسلان:برای خودمم انتخاب نکنم؟
من:نچ من برای تو هم انتخاب میکنم
ارسلان:چشم عصیصم
من:رمزش؟
ارسلان:2805/:
من:اخی تاریخ تولد خودت و منو گذاشتی اخی چقدره مهربونی تووووو
ارسلان:میسی حالا ساکت شم؟
من:بله ساکت لطفا عصیصم
ارسلان:چشم عشقم
#رمان
#اردیا
#عشق
#عاشقانه
#رمان_اردیا
۲۵.۱k
۱۵ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.