p2

p2

با چای وون رفتیم خرید و خوش گذرونی بعدم رفتیم شهر بازی خلاصه تا ساعت ۶ عصر بیرون بودیم .

÷ات میگما امشب بریم بار ؟؟؟
+قبوله بیب من 😉

ویو ات
با چای وون رفتیم واسه ی امشب خرید کنیم
ساعت ۷ رسیدیم خونه وسریع رفتیم حاضر شدیم چون ساعت ۹ باید اونجا بودیم .
من سریع رفتم بالا تو تاقم که حاضر شم
اول رفتم یه دوش سی مینی گرفتم بعدش موهامو خشک کردمو باز گذاشتم لباسامو پوشیدم بعدم به میکاپ کوشولو ایی کردم وتموم شدمو رفتم از پله هاپایین که دیدم ....

ویو چای وون
سریع رفتیم خونه ی ات من برای خودم اونجا یه اتاق داشتم پس سریع خریدای خودمو برداشتمو رفتم اتاقم از اونجایی که رو زمان حساسم پس سریع کارامو کردم یه دوش ۲۰ مینی گرفتم و لباسمو پوشیدم ومیکاپمم انجام دادم به به چه دافی شدم واس خودم
خلاصه چون زود تموم شدم رفتم توحال نشستم رو کاناپه که دیدم ات از پله ها داره میاد پایین خیلی خشگل شده بود .

+ببخشید خیلی منتظر موندی ؟؟؟
÷نوچ منم خودم تازه تموم شدم فقط خیلی خشگل شدی بیب میترسم بدوزدنت 🤤
÷توام خیلی داف شدی منم باید حواسم بهت باشه ..
÷اوکی حالا بیا بریم تا دیرمون نشده ماه کوشولوی من 🏃🏻‍♀️🏃🏻‍♀️

ویو
ات و چای وون رفتن سمت بار وچون این دفعه چای وون پشت فرمون بود سرعتش خیلی زیاد بود چون همیشه عاشق این بود که با سرعت ماشین رو برونه .
+تورو جون هرکی دوست داری یواششششششششش
÷یووووهوووووو😃
۱۰ مین بعددد""""
÷خوب رسیدیم خیلی حال داد خداییی 😎
÷ات خوبی؟
+من دیگه توبه کنم باتو سوار ماشین شم اگرم شمم نمیزارم رانندگی کنی 😓😖🤐
÷ببینیم تعریف کنیم 😈😈😈

ات و چای وون رفتن بار ات خیلی زیاده روی کرده بود واز کنترل خارج بود کهههههههه