Scenario
وقتی قراره بهت درخواست بدن که دوست دخترشون بشی
نامجون _: چند وقتی میشد که میخواست بهت درخواست بده ولی دست دست میکرد تا وقتی که شب خواب دید دوست دختر یکی دیگه شدی ک بعدش سریع باهات تماس میگیره و میگه ک باید حتما ببینتت و اونموقع میشه ک بهت اعتراف میکنه.
جین_: در حالی ک داخل فروشگاه لای قفسه ها مبینتت و پسند میکنه و بله این میشه ک تا خونه تون دنبالت میکنه و قضیه از اونجا شروع میشه ک آخرش تو همون فروشگاه در حالی که زده بود ی پسری رو شتک کرده بخاطر اینکه بهت نگاه کرده همونجا بهت اعتراف میکنه
یونگی:داخل رستوران نشستید و دارید با هم صحبت میکنید ک
یونگی: میدونی مثل این شیرینی میمونی
خیلی شیرینی ها ولی دل ادمو نمیزنی
ات نگرفت چی گف
یونگی ن خیر نمیگیره چی میگم
یونگی: میگم ات نظرت درباره من چیه
و باز هم ات نمیگیره
یونگی صبر خدایا ی عمر صبر ازت میخوام
یونگی: ببین بزار مستقیم بگم با من قرار میزاری؟
جی هوپ :رو ب روت قرار میگیره و
جی هوپ: چشم من هر روز دنبالته و چشم تو مثل شب پر ستاره س من از همه چیز بریدم وقتی دیدمت حالا بگو ببینم من چی کار کنم؟
ات : مخ زنی پشم ریزونی بود قبوله
جیمین: داخل ی کشتی مجلل و خفن وسط دریا بهت بعد از سال ها انتظار درخواست میده .
تهیونگ: ی سورپرایز خفن برات تدارک دیده که پشمات میریزه ولی بعدش در حالی ک ی حلقه روب روت قرار داده ازت میخواد ک خورشید زندگیش بشی
کوک: خب تصمیم با توعه ات تو هر چی بگی من میپذیرم چون تو هم حق انتخاب داری حالابگو ببینم با من ازدواج میکنی یا باهام قرار میزاری کدومش؟
در خواستی
امیدوارم لذت ببرید
نامجون _: چند وقتی میشد که میخواست بهت درخواست بده ولی دست دست میکرد تا وقتی که شب خواب دید دوست دختر یکی دیگه شدی ک بعدش سریع باهات تماس میگیره و میگه ک باید حتما ببینتت و اونموقع میشه ک بهت اعتراف میکنه.
جین_: در حالی ک داخل فروشگاه لای قفسه ها مبینتت و پسند میکنه و بله این میشه ک تا خونه تون دنبالت میکنه و قضیه از اونجا شروع میشه ک آخرش تو همون فروشگاه در حالی که زده بود ی پسری رو شتک کرده بخاطر اینکه بهت نگاه کرده همونجا بهت اعتراف میکنه
یونگی:داخل رستوران نشستید و دارید با هم صحبت میکنید ک
یونگی: میدونی مثل این شیرینی میمونی
خیلی شیرینی ها ولی دل ادمو نمیزنی
ات نگرفت چی گف
یونگی ن خیر نمیگیره چی میگم
یونگی: میگم ات نظرت درباره من چیه
و باز هم ات نمیگیره
یونگی صبر خدایا ی عمر صبر ازت میخوام
یونگی: ببین بزار مستقیم بگم با من قرار میزاری؟
جی هوپ :رو ب روت قرار میگیره و
جی هوپ: چشم من هر روز دنبالته و چشم تو مثل شب پر ستاره س من از همه چیز بریدم وقتی دیدمت حالا بگو ببینم من چی کار کنم؟
ات : مخ زنی پشم ریزونی بود قبوله
جیمین: داخل ی کشتی مجلل و خفن وسط دریا بهت بعد از سال ها انتظار درخواست میده .
تهیونگ: ی سورپرایز خفن برات تدارک دیده که پشمات میریزه ولی بعدش در حالی ک ی حلقه روب روت قرار داده ازت میخواد ک خورشید زندگیش بشی
کوک: خب تصمیم با توعه ات تو هر چی بگی من میپذیرم چون تو هم حق انتخاب داری حالابگو ببینم با من ازدواج میکنی یا باهام قرار میزاری کدومش؟
در خواستی
امیدوارم لذت ببرید
۵۰.۰k
۱۰ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.