تک پارتی مایکی
اهمممممم
بریم شروع کنیم
از زبان ا/ت
بدو بدو از پله ها رفتم پایین سریع رفتم بیرون(توجههه میخواست بره با مایکی شهر بازی) دیدم مایکی با موتورش جلو در وایساده ا/ت: سلام مایکی مایکی: سلام.. بعد سوار موتور شدم و رفتیم شهر بازی وقتی رسیدیم دیدیم اما و دراکن هم هستن سلام کردیم بعدشم رفتیم پدر شهربازی و در اوردیم اخر سرهم رفتیم خونه مایکی اومد خونه من وقتی اومد براش شربت درست کردم و بردم براش خورد و گفت: خیلی خوشمزه بود ممنون.. منم خنده ریزی کردم بعد یه چیز گرمی رو لبم احساس کردم وقتی چشامو باز کردم دیدم مایکی لباش رو لبامه سرخ شدم بعد مایکی ازم جدا شدو اروم بهم خندید و خداحافظی کرد و رفت منم ماتم برده بود بعدم خوابم برد
(پایان) ببخشید بد بود اولین بارم بود
بریم شروع کنیم
از زبان ا/ت
بدو بدو از پله ها رفتم پایین سریع رفتم بیرون(توجههه میخواست بره با مایکی شهر بازی) دیدم مایکی با موتورش جلو در وایساده ا/ت: سلام مایکی مایکی: سلام.. بعد سوار موتور شدم و رفتیم شهر بازی وقتی رسیدیم دیدیم اما و دراکن هم هستن سلام کردیم بعدشم رفتیم پدر شهربازی و در اوردیم اخر سرهم رفتیم خونه مایکی اومد خونه من وقتی اومد براش شربت درست کردم و بردم براش خورد و گفت: خیلی خوشمزه بود ممنون.. منم خنده ریزی کردم بعد یه چیز گرمی رو لبم احساس کردم وقتی چشامو باز کردم دیدم مایکی لباش رو لبامه سرخ شدم بعد مایکی ازم جدا شدو اروم بهم خندید و خداحافظی کرد و رفت منم ماتم برده بود بعدم خوابم برد
(پایان) ببخشید بد بود اولین بارم بود
۳.۴k
۱۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.