من یک روانشناس هستم!(7)
۲ روز بعد*
دینگ دینگ دینگ دینگ*(صدای آلارام)
ا/ت:خواب*
دینگ دینگ دینگ دینگ دینگ دی.....(خاموش کردن)*
ا/ت:اَههههههههههههههه فاک فاک تو این صدا !
ا/ت قر قر کنان از جاش بلند شد و پیش بسوی مستراب رفت*
۲ ساعت بعد*
ا/ت:دیرم شد!
از خونه زد بیرون و با سرعت سوار ماشین شد*
ا/ت:لعنتی دیرم شد!نگران*
نیم ساعت بعد *
وایسادن ماشین *
ا/ت:هوف...بالاخره بعداز اینکه ممکنه چند نفرو زیر بگیرم رسیدم .خنده ضایع*
فلش بک به چند دقیقه قبل*
ا/ت:دیرم شد!
تاپ*افتادن گوشی*
ا/ت:خدا!
اومدم گوشیمو بردارم *
ا/ت:آخ ..آخ یکم مونده ...
یه دفعه ا/ت یه نگاه کوتاهی به روبه روش انداخت *
ا/ت:یااااااااااااااااااااااا(از کنتدول خارج شد!)*
یکی:هوی هوی کمکککککککککک!!!!!!!!!
ا/ت فرمون رو چرخوند و از برخورد به چند شخص جلوگیری کرد*
ا/ت:هوف....
ویو حال*
ا/ت:خوب بخیر گذشت........ا/ت نگاه کن اونا راه خودشونو گم کردن همین...پس اگه چیزیم گفتن بهشون اهمیت نده اوکی؟!
فایتینگ !!!!
پیاده شدن*
ویو اعضا*
تهیونگ:بنظرتون دیر نکرده؟؟
جیمین:اوه...چه عجب که حرف از اون زدی؟!....ولی راستم میگیا
جین:من که میگم میاد
جونگ کوک:زیاد امیدوارم نباش هیونگ انگار که دیگه مزاحم همیشگیمون فوت مثله شمع خاموش شده. لبخند کج*
جین:تو اینقدر مطمئنی چرا شرط نمی بنیدی؟؟؟
جونگ کوک:چقدد؟
جین:۱۰۰
جونگ کوک:۵۰۰
جین۵۵۰
جونگ کوک:۱ میلیون دلار
جین:خوبه بقیه هم شاهدن
جونگ کوک:ولی هیونگ زیر قول زدن نداریم باید بدیا
جین:از کجا مطمئنی که تو میبری
جونگ کوک:چون میدونم که میبرم
ناججون:ولی به قول تهیونگ عجیب نیست؟؟مطمئنن یه اتفاقی افتاده
شوگا:تو فکر*
جهیوپ:حتما دیده که هیچ بخاری از آبی
بلند نمیشه نا امید شده و مثله اون بچه ننه ها یه جا داره گریه میکنه مامانشو میخواد .خنده*
اعضا :خنده *
همه اعضا داشتن می خندیدن که
تاپ *
باز شدن در با قدرت*
ا/ت:من.....من نفس نفس زدن
البته درو که باز کرده بود با قدرت سرش پایین بود و با اون دستی که درو باز کرده بود داشت نفس نفس می زد*
اعضا :تعجب*
ا/ت:خوب .....جمع و جور کردن خود*
ا/ت:حالتون چطوره بچه ها.لبخند*
شوگا:مثله همیشه
ا/ت:اوه منم خوبم
جونگ کوک:چه خوب
ا/ت:خوب کجا بودیم جلسه قبل ؟
تهیونگ:اینکه چقدر خار و ذلیلی که بازم با اینکه این همه حرف بارت میکنیم بازم با پای خودت میای اینجا
دینگ دینگ دینگ دینگ*(صدای آلارام)
ا/ت:خواب*
دینگ دینگ دینگ دینگ دینگ دی.....(خاموش کردن)*
ا/ت:اَههههههههههههههه فاک فاک تو این صدا !
ا/ت قر قر کنان از جاش بلند شد و پیش بسوی مستراب رفت*
۲ ساعت بعد*
ا/ت:دیرم شد!
از خونه زد بیرون و با سرعت سوار ماشین شد*
ا/ت:لعنتی دیرم شد!نگران*
نیم ساعت بعد *
وایسادن ماشین *
ا/ت:هوف...بالاخره بعداز اینکه ممکنه چند نفرو زیر بگیرم رسیدم .خنده ضایع*
فلش بک به چند دقیقه قبل*
ا/ت:دیرم شد!
تاپ*افتادن گوشی*
ا/ت:خدا!
اومدم گوشیمو بردارم *
ا/ت:آخ ..آخ یکم مونده ...
یه دفعه ا/ت یه نگاه کوتاهی به روبه روش انداخت *
ا/ت:یااااااااااااااااااااااا(از کنتدول خارج شد!)*
یکی:هوی هوی کمکککککککککک!!!!!!!!!
ا/ت فرمون رو چرخوند و از برخورد به چند شخص جلوگیری کرد*
ا/ت:هوف....
ویو حال*
ا/ت:خوب بخیر گذشت........ا/ت نگاه کن اونا راه خودشونو گم کردن همین...پس اگه چیزیم گفتن بهشون اهمیت نده اوکی؟!
فایتینگ !!!!
پیاده شدن*
ویو اعضا*
تهیونگ:بنظرتون دیر نکرده؟؟
جیمین:اوه...چه عجب که حرف از اون زدی؟!....ولی راستم میگیا
جین:من که میگم میاد
جونگ کوک:زیاد امیدوارم نباش هیونگ انگار که دیگه مزاحم همیشگیمون فوت مثله شمع خاموش شده. لبخند کج*
جین:تو اینقدر مطمئنی چرا شرط نمی بنیدی؟؟؟
جونگ کوک:چقدد؟
جین:۱۰۰
جونگ کوک:۵۰۰
جین۵۵۰
جونگ کوک:۱ میلیون دلار
جین:خوبه بقیه هم شاهدن
جونگ کوک:ولی هیونگ زیر قول زدن نداریم باید بدیا
جین:از کجا مطمئنی که تو میبری
جونگ کوک:چون میدونم که میبرم
ناججون:ولی به قول تهیونگ عجیب نیست؟؟مطمئنن یه اتفاقی افتاده
شوگا:تو فکر*
جهیوپ:حتما دیده که هیچ بخاری از آبی
بلند نمیشه نا امید شده و مثله اون بچه ننه ها یه جا داره گریه میکنه مامانشو میخواد .خنده*
اعضا :خنده *
همه اعضا داشتن می خندیدن که
تاپ *
باز شدن در با قدرت*
ا/ت:من.....من نفس نفس زدن
البته درو که باز کرده بود با قدرت سرش پایین بود و با اون دستی که درو باز کرده بود داشت نفس نفس می زد*
اعضا :تعجب*
ا/ت:خوب .....جمع و جور کردن خود*
ا/ت:حالتون چطوره بچه ها.لبخند*
شوگا:مثله همیشه
ا/ت:اوه منم خوبم
جونگ کوک:چه خوب
ا/ت:خوب کجا بودیم جلسه قبل ؟
تهیونگ:اینکه چقدر خار و ذلیلی که بازم با اینکه این همه حرف بارت میکنیم بازم با پای خودت میای اینجا
۶.۲k
۲۸ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.