مآه من ۶
که به یه کوچه رسیدم یه مرد با یه لبخند و سر کج شده بهم نگاه میکرد جیغ زدم که ای کاش نمیزدم اون مرده ناپدید شد و یه چیزی محکم خورد توی سرم و دیگه هیچی نفهمیدم......
.
گیج بودم اصلا نمیدونستم کجام توی اتاق سه تا دختر دیگه هم بودن
پاشدم به سمت اون دخترا رفتم
.
وااا اینا چرا دارن عر میزنن چتونه
.
_سلام من ماهک هستم
.
سرشونو اوردن بالا وای چشاشون کاسه ی خون بود
دختر اولی که چشای قهوهای و پوست گندمی داشت لبای باریک دماغشم گوشتی ولی خوش فرم بود زودتر از اون دوتا به خودش اومد و گفت_سلام منم پروانه هستم
به بقل دستیاش اشاره کرد و ادامه داد_تیبا،الناز
.
اون دوتا هم خوشکل بودن
هنوزم نمیدونستم برا چی اینجام یا اصلا اینجا کجاست
.
_ببخشید...
.
گیج بودم اصلا نمیدونستم کجام توی اتاق سه تا دختر دیگه هم بودن
پاشدم به سمت اون دخترا رفتم
.
وااا اینا چرا دارن عر میزنن چتونه
.
_سلام من ماهک هستم
.
سرشونو اوردن بالا وای چشاشون کاسه ی خون بود
دختر اولی که چشای قهوهای و پوست گندمی داشت لبای باریک دماغشم گوشتی ولی خوش فرم بود زودتر از اون دوتا به خودش اومد و گفت_سلام منم پروانه هستم
به بقل دستیاش اشاره کرد و ادامه داد_تیبا،الناز
.
اون دوتا هم خوشکل بودن
هنوزم نمیدونستم برا چی اینجام یا اصلا اینجا کجاست
.
_ببخشید...
۲.۴k
۲۷ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.