ادامه

ادامه

وقتی دوتاتون ایدل بودین ولی اون تورو به چشم یه دوست نمیدید

ا/ت:خب اون خبر خوب چیه؟
هیونجین:خودت چه فکری میکنی؟
ا/ت:قراره اهنگ جدید بدی بیرون؟
هیونجین:خیر
ا/ت:قراره کنسرت بزارین؟
هیونجین:*سرشو به نشونه ی نه تکون میده
ا/ت:یاا بگو خبب
هیونجین:*وایمیسته*یه سوال بپرسم؟
ا/ت:البته
هیونجین:اگه یکیو دوست داشته باشی چحوری بهش میگی؟
ا/ت:*میزنه به بازوش*اوو حالا اون اگوری پگوری کیه؟*لبخندای شیطانی
هیونجین:جوابمو بده تا بگم*لبخند گشاد
ا/ت:خب تو چشمام زل میزنم و بهش میگم دوست دارم
هیونجین:*صاف وایمیسته و تو چشای ا/ت زل میزنه*دوست دارم
ا/ت:افرینن حالا برو بهش بگو
هیونجین:گفتم
ا/ت:کِی؟کوو؟چجوریی؟
هیونجین:این کسی که جلو روم وایساده و اسمش ا/ت هست کسیه که دل منو زندانی کرده
ا/ت:الان..شوخی میکنی نه؟*تو شکه
هیونجین:خیر*دستاشو باز میکنه*اگه میخوای تا لحظه ی آخر زندگیم کنارم باشی،این بغل تا آخر عمر برای تو میشه و اگر نمیخوای باهام باشی میتونی بری و زندگیتو با یکی دیگه شریک بشی
ا/ت:خب..خب*اروم اروم میاد جلو*مطمعنم نیستم ولی*سرجاش وایمیسته*میتونم بهت اعتماد کنم؟
هیونجین:*لبخند میزنه و ا/ت رو بغل میکنه*خودتو بسپر به من،من بهت ثابت میکنم که تمام من مال توعه..

خب چطور شد؟اگه بد شد ببخشید جدی ایده ای نداشتم
اینم بگم که تا لایکای این پست حداقل به 80 نرسه هیچ تکپارای و سناریویی نمیزارم