p1
از دید ا.ت:
ساعت ۱۹ یود
دوباره بابا رفته بود با مافیا ها قمار کنه
هزار بار بهش گفتم این کاراشو تموم کنه
ولی انگار نه انگار
پاشدم یه تیکه نون برداشنمو کوفت کردم
که یهو بابا اومد
ب:ا.تتتتتت
ت:اپا بله؟
ب:دختر هرزه پاشو بیا وسایلاتو جمع کن من نورو فروختم به جای پول قمار
ت:چ چی؟
چطور تونستی باباااااا
من دخترتم
بعد از اینکه به مامان خیانت کردی این بلا رو سر من میاریییی؟
ب:برو تو ماشین گمشو
ت:داشتم گریه کنان میرفتم که...
ساعت ۱۹ یود
دوباره بابا رفته بود با مافیا ها قمار کنه
هزار بار بهش گفتم این کاراشو تموم کنه
ولی انگار نه انگار
پاشدم یه تیکه نون برداشنمو کوفت کردم
که یهو بابا اومد
ب:ا.تتتتتت
ت:اپا بله؟
ب:دختر هرزه پاشو بیا وسایلاتو جمع کن من نورو فروختم به جای پول قمار
ت:چ چی؟
چطور تونستی باباااااا
من دخترتم
بعد از اینکه به مامان خیانت کردی این بلا رو سر من میاریییی؟
ب:برو تو ماشین گمشو
ت:داشتم گریه کنان میرفتم که...
۶.۲k
۰۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.