عشق دور من P2

امروز اولین روز کلاس اولمه و خب تنهام....1 روزع ک جیمین رفته و من شدم تنها ترین ادمه دنیا... دلم برای جیمینی که میگفت ابجی کوچولو من همیشه هواتو دارم تنگ شده.. خب بهتره برم مدرسه تا دیرم نشده....مدرسه ویو= هوف اولشم ک همون حرفای مزخرف اولین روزو زدنو بعدشم کلی درسای مسخره و الان زنگ ناهاره اصلا نفهمیدم روزم چجوری گذشت فکرم همش پیش جیمین بود...جیمین ویو= واییی خدا یعنی ا/ت در چه حاله؟ تونسته اولین روزشو بگذرونه؟ خیلی دل نگرانشم.... ا/ت ویو= عا بیا ناهارم ک نودله اه...همش غذاهای تکراری نمیدونم چرا مدر....-یکی زد زیر سینی غذای ا/ت و غذاش ریخت زمین و خودشم کثیف شد و دوباره هولش دادن و افتاد زمین- &هعی جوجه کوچولویه ناناس چیه چرا گریه میکنی نکنه ناراحت شدی واای وای وای الان از دلت در میارم-با پوزخند-(کیا یاده بچه ی مهمونی افتادن؟😂) ا/ت تو مغزش: یا خداااا اینا همون کلاس پنجمیایننن قلداری درجه یکه کلاس اولیاااا جیمین شی کجاییی ا/ت: بامن چی کار دارین؟ من چیزی ندارم بهتون رشوه بدم &: ما چیزی از تو نخواستیم فقط چون بچه ننه یی گفتیم بشونیمت سرجات ک فردا واسه ما شاخ نشی, افتاد؟ (و همون طور ک گفتم ا/ت ی ما شهصیت خیلی لجبازی داره پس) -ا/ت بلند شد و یدونه با زانوش زد تو یه جای پسره ک نباید میزد[خدتون بفهمین کجا😂]- ا/ت: شما پسرای بی مصرف حق ندارین با من اینطوری حرف بزنین حالا افتاد؟ -و گذاشت رفت- &:زندگی رو برات سیاه میکنم جوجهههه(با عربده گف البتِ) ا/ت ویو=-در کمدشو باز کرد- ا/ت تو مغذش:هوففف چقد رو مخن اینا درسته جیمین نیست ولی باید خودم تنهایی بشونمشون سرجاشون من کسی بودم ک حتی جیمینم حق نداشت رو نرف من حرف بزته و نمیذاشتم حرفم زیرپا له شه جتی اگه تویه جمع از همه کوچیکتر باشم پس...-یه پوزخنده ملیح- بهتون ا/ت ی دوم که دیگه خودشو برای هیچ کس لوس نمیکنه رو, رو میکنم... تنها دلیل نازک نازنجی بودنم جیمین بود ک اونم پَر....