part💎¹⁴
bloody diamond
۱روز بعد......
جونهو ویو: از اتاقم اومدم بیرون و رفتم سمت اتاق کوک. رسیدم پشت در و در زدم
[تق تق]
کوک: بیا تو
جونهو: سلام
کوک: پیداش کردی؟
جونهو: آره، ولی
کوک: ولی چی
جونهو: بشین تا برات بگم
جونهو ویو: لبتابمو گذاشتم رو میز و گفتم
جونهو: این شماره برای یه خانم بوده.
کوک: بوده؟
جونهو: آره، به اسم پارک سانا. حدود ۱۹ سالشه. وضع مالی متوسطی داره. الانم تو بیمارستانه
کوک: بیمارستان؟ برای چی
جونهو: به علت خفت گیری ، خب چاقو خورده.
من طبق تحقیقات خودم فهمیدم که گوشیشو ازش دزدیدن.
کوک: پس یه نفر یه گوشی دزدیده و داره به ا/ت پیام میده.
خب اون شماره ا/تو از کجا اورده؟
جونهو: نمیدونم ، ولی میتونم اونم برات در بیارم.
کوک: باشه ، مرسی.
ا/ت ویو: رو مبل نشسته بودم و داشتم تلوزیون نگا میکردم که در باز شد . رومو بَرگَردوندَم و دیدم که کوک اومده. پاشدم رفتم سمتش.
ا/ت: سلام
کوک: سلام عشقم. خوبی
ا/ت: خوبم ممنون، تو خوبی
کوک: خوبم مرسی😊
کوک: فک کنم پشتم یه چیزیه.
ا/ت: چی
راوی: کوک گل رز قرمزی رو که پشتش قایم کرده بودو بیرون آورد و روبه ا/ت گرفت.
کوک: فک کنم این مال تو باشه.
ا/ت: *خنده* ازت ممنونم خیلی قشنگه.
کوک: قابلتو نداره
راوی: کوک ا/تو بوسید و رفت تا لباسا شو عوض کنه.
تا شب باهم وقت گُذَروندَن. و بعد رفتن خوابیدن.
فردا صبح.....
جونهو ویو: تصمیم گرفتم برم بیمارستان. پیش همون دختره که چاقو خورده بود.
بعد ۳۰ دقیقه رسیدم بیمارستان
جونهو: سلام ، خسته نباشید.
پرستار: ممنون بفرمایید
جونهو: میخوام خانم پارک سانا رو ببینم.
پرستار: اتاق ۲۳۴
جونهو: ممنون
جونهو: رفتم پشت در و وایسادم.
[تق تق] رفتم تو
جونهو: سلام
سانا: سلام ، شما
جونهو: من از اداره آگاهی مزاحمتون میشم
راوی: جونهو خودشو جای پلیس جا زده بود که بتونه از سانا اطلاعات بگیره.
سانا: میتونم ، میتونم کارت شناسایی تونو ببینم.
جونهو: البته *نشون داد کارت* (کارت جعلیه)
سانا: خب چجوری میتونم کمکتون کنم.
جونهو: من فقط چنتا سوال میپرسم ، شما جواب بدین.
سانا: اوکی
جونهو: شما خانمی به اسم کیم ا/ت میشناسید؟
سانا: آره
جونهو: میتونم بپرسم چه نسبتی با شما دارن.
سانا: خب ، نسبت خاصی با من ندارن. داستانش خیلی طولانیه.
جونهو: میشنوم
سانا.....
•ادامه دارد•
▪︎الماس خونین▪︎
۱روز بعد......
جونهو ویو: از اتاقم اومدم بیرون و رفتم سمت اتاق کوک. رسیدم پشت در و در زدم
[تق تق]
کوک: بیا تو
جونهو: سلام
کوک: پیداش کردی؟
جونهو: آره، ولی
کوک: ولی چی
جونهو: بشین تا برات بگم
جونهو ویو: لبتابمو گذاشتم رو میز و گفتم
جونهو: این شماره برای یه خانم بوده.
کوک: بوده؟
جونهو: آره، به اسم پارک سانا. حدود ۱۹ سالشه. وضع مالی متوسطی داره. الانم تو بیمارستانه
کوک: بیمارستان؟ برای چی
جونهو: به علت خفت گیری ، خب چاقو خورده.
من طبق تحقیقات خودم فهمیدم که گوشیشو ازش دزدیدن.
کوک: پس یه نفر یه گوشی دزدیده و داره به ا/ت پیام میده.
خب اون شماره ا/تو از کجا اورده؟
جونهو: نمیدونم ، ولی میتونم اونم برات در بیارم.
کوک: باشه ، مرسی.
ا/ت ویو: رو مبل نشسته بودم و داشتم تلوزیون نگا میکردم که در باز شد . رومو بَرگَردوندَم و دیدم که کوک اومده. پاشدم رفتم سمتش.
ا/ت: سلام
کوک: سلام عشقم. خوبی
ا/ت: خوبم ممنون، تو خوبی
کوک: خوبم مرسی😊
کوک: فک کنم پشتم یه چیزیه.
ا/ت: چی
راوی: کوک گل رز قرمزی رو که پشتش قایم کرده بودو بیرون آورد و روبه ا/ت گرفت.
کوک: فک کنم این مال تو باشه.
ا/ت: *خنده* ازت ممنونم خیلی قشنگه.
کوک: قابلتو نداره
راوی: کوک ا/تو بوسید و رفت تا لباسا شو عوض کنه.
تا شب باهم وقت گُذَروندَن. و بعد رفتن خوابیدن.
فردا صبح.....
جونهو ویو: تصمیم گرفتم برم بیمارستان. پیش همون دختره که چاقو خورده بود.
بعد ۳۰ دقیقه رسیدم بیمارستان
جونهو: سلام ، خسته نباشید.
پرستار: ممنون بفرمایید
جونهو: میخوام خانم پارک سانا رو ببینم.
پرستار: اتاق ۲۳۴
جونهو: ممنون
جونهو: رفتم پشت در و وایسادم.
[تق تق] رفتم تو
جونهو: سلام
سانا: سلام ، شما
جونهو: من از اداره آگاهی مزاحمتون میشم
راوی: جونهو خودشو جای پلیس جا زده بود که بتونه از سانا اطلاعات بگیره.
سانا: میتونم ، میتونم کارت شناسایی تونو ببینم.
جونهو: البته *نشون داد کارت* (کارت جعلیه)
سانا: خب چجوری میتونم کمکتون کنم.
جونهو: من فقط چنتا سوال میپرسم ، شما جواب بدین.
سانا: اوکی
جونهو: شما خانمی به اسم کیم ا/ت میشناسید؟
سانا: آره
جونهو: میتونم بپرسم چه نسبتی با شما دارن.
سانا: خب ، نسبت خاصی با من ندارن. داستانش خیلی طولانیه.
جونهو: میشنوم
سانا.....
•ادامه دارد•
▪︎الماس خونین▪︎
۴۱.۱k
۱۶ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.