عشق بازی پارت ۲۲
#جیمین
رفتیم پیش دوستم تهیونگ. مشغول کار بود و تا ما رو دید سریع اومد.
تهیونگ: سلام
جیمین : سلام
تهیونگ: جیمین تو ایتجا چیکار میکنی؟
جیمین: یک مشکلی داشتم اومد
جیمین: اها ایشون هم جنی هستند هم دانشگاهیم.
جنی: س سلام
تهیونگ: سلام خوشبختم
جنی: همچنین (بعد سرش رو انداخت پایین و هیچی نگفت و خجالت کشید )
جیمین همچی رو تعریف کرد و از تهیونگ کمک خواست.
تهیونگ هم رد ماشین رو زد و ادرس محل کار ژرفین رو پیدا کرد
جیمین و جنی تشکر کردند و داشتند میرفتند که
تهیونگ : اگه کمک میخواید من میتونم همراهتون بیام.
جیمین: اگه کاری نداری بیا چون من این ادرس رو نمیشناسم
تهیونگ: باشه حتما
۳نفره حرکت کردند به محل کار ژرفین.
#رزی
جیسو تو بغلم بود و دلم براش میسوخت چون بهش خیلی بد تجاوز شده بود و همه جاش خونی بود. دیدم بلیزش خیلی پاره شده و بدنش معلومه. سویشرتم رو دراوردم و بهش دادم که بپوشه
جیسو: م مممنونم میشه خودت تنم کنی چون من نمیتونم
رزی: اره الان کمکت میکنم بپوشی.
رزی سویشرت رو تن جیسو کرد. و رفت و بغلش نشست و ارومش کرد.
رفتیم پیش دوستم تهیونگ. مشغول کار بود و تا ما رو دید سریع اومد.
تهیونگ: سلام
جیمین : سلام
تهیونگ: جیمین تو ایتجا چیکار میکنی؟
جیمین: یک مشکلی داشتم اومد
جیمین: اها ایشون هم جنی هستند هم دانشگاهیم.
جنی: س سلام
تهیونگ: سلام خوشبختم
جنی: همچنین (بعد سرش رو انداخت پایین و هیچی نگفت و خجالت کشید )
جیمین همچی رو تعریف کرد و از تهیونگ کمک خواست.
تهیونگ هم رد ماشین رو زد و ادرس محل کار ژرفین رو پیدا کرد
جیمین و جنی تشکر کردند و داشتند میرفتند که
تهیونگ : اگه کمک میخواید من میتونم همراهتون بیام.
جیمین: اگه کاری نداری بیا چون من این ادرس رو نمیشناسم
تهیونگ: باشه حتما
۳نفره حرکت کردند به محل کار ژرفین.
#رزی
جیسو تو بغلم بود و دلم براش میسوخت چون بهش خیلی بد تجاوز شده بود و همه جاش خونی بود. دیدم بلیزش خیلی پاره شده و بدنش معلومه. سویشرتم رو دراوردم و بهش دادم که بپوشه
جیسو: م مممنونم میشه خودت تنم کنی چون من نمیتونم
رزی: اره الان کمکت میکنم بپوشی.
رزی سویشرت رو تن جیسو کرد. و رفت و بغلش نشست و ارومش کرد.
۳۲.۴k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.