پارت۳۵فیک:جرقه عشق
آروم آروم رفتم سمتش،خیلی بامزه داشت قلعه درست میکرد،منمرفتم و کنارش نشستم
_سلام خوشگله
×سلام
_خوبی؟
×آله
_اسمت چیه؟
×مینجی
_وای چه اسم قشنگی
×ممنون
_مینجی میذاری کمکت کنم قلعه رو با هم درست کنیم؟
×آرهههههههه
_راستی این پشمک هم مال تو
×مالمن؟
_اوهم
×ممنونممممم،اسم شما چیه؟
_منات هستم
×اسم شما هم خیلی قشنگه
_ ممنونم عزیزم ،حالا بیا بازی کنیم باشه؟
×باش
.........
+ات،با اونبچه داشت بازی میکرد،مطمعنم که مامان خوبی میشه،ولی من بچه دوس ندارم،دلم میخاد فقط با ات باشم ،پوفففففففف امیدوارم ات هم قبول کنه،خخخخخ ولی بچه خیلی بهش میاد،بزار چنتا عکس بگیرم ازشون
با گوشیم ،بدون اینکه ات بفهمه چندتا عکس ازشون گرفتم
.....
_اها اینم از ایننننن،چه قلعه خوبی شد مینجی
×آرههههه خیلیییی خوب شد وایسین مامان و بابام هم صدا کنم ببینن
_باشه
مینجی میخاس بره مامان و باباش رو بیاره که قلعه رو ببینن که یهو پاش گیر کرد به قلعه ومحکم زمین خورد و صدای گریه اش بلند شد
_وایییی مینجی حالت خوبه؟چی شدی؟ببینمت
بلندش کردم و دیدم از دماغش خون اومده،بابا و مامانش هم متوجه شدن و به سرعتاومدن پیش ما
.....
+انگار اون بچه زمین خورده،بهتره منم برم پیششون
_ببخشید فقط داشتم بهش کمک میکردم که قلعشو درست کنه ولی وقتی میخاس بیاد شمارو بیاره اینجا پاش گیر کرد و خورد زمین
مامان مینجی:/نخیرم تو از قصد بچه منو زمین زدی
_نه به خدا
/دروغ نگو،معلومه بچه دار نمیشی وبه خاطر حسادتت بچهمنو اینجوری کردی
+هییییی حرف دهنتو بفهم،با همسر من درست صحبت کن
پدر مینجی:*اگه درست صحبت نکنه میخای چه غلطی بکنی؟
+الان میفهمی
یه کله محکم زدم تو صورتش وبعد مرد رو گرفتم زیر مشت و لگد
_کوکککککککک خواهششششش میکنمممم بسسسس کن
/کمککککک دارهههه شوهرموووو میکشهههه
_کوکککککک ولش کن
+باید ادبش کنم
_خواهششششش میکنم تو رو به جونم قسمت میدم ولش کن
+خون جلو چشام رو گرفته بود میخاستم مرد رو همونجا بکشم که ات قسمم داد و من به خاط ات از جونش گذشتم
_بیا از اینجا بریم الان با پلیس تماس میگیرن اگه بفهمن مافیایی میکشنت
زود با راننده کوک تماس گرفتم و فوری بادیگاردا و راننده با چند تا ماشین رسیدن و من کوک رو به زور سوار کردم و به راننده گفتم که سمت عمارت بره،و سمت عمارت حرکت کردیم
..................
خوب دوستان ببخشیدکه دیر شد،لطفا شرطا رو زود برسونید تا منم مجبور نشماین همه صب کنم
شرط پارت بعدی ۱۴لایک
لطفا برسونید تا بزارم😘😘
_سلام خوشگله
×سلام
_خوبی؟
×آله
_اسمت چیه؟
×مینجی
_وای چه اسم قشنگی
×ممنون
_مینجی میذاری کمکت کنم قلعه رو با هم درست کنیم؟
×آرهههههههه
_راستی این پشمک هم مال تو
×مالمن؟
_اوهم
×ممنونممممم،اسم شما چیه؟
_منات هستم
×اسم شما هم خیلی قشنگه
_ ممنونم عزیزم ،حالا بیا بازی کنیم باشه؟
×باش
.........
+ات،با اونبچه داشت بازی میکرد،مطمعنم که مامان خوبی میشه،ولی من بچه دوس ندارم،دلم میخاد فقط با ات باشم ،پوفففففففف امیدوارم ات هم قبول کنه،خخخخخ ولی بچه خیلی بهش میاد،بزار چنتا عکس بگیرم ازشون
با گوشیم ،بدون اینکه ات بفهمه چندتا عکس ازشون گرفتم
.....
_اها اینم از ایننننن،چه قلعه خوبی شد مینجی
×آرههههه خیلیییی خوب شد وایسین مامان و بابام هم صدا کنم ببینن
_باشه
مینجی میخاس بره مامان و باباش رو بیاره که قلعه رو ببینن که یهو پاش گیر کرد به قلعه ومحکم زمین خورد و صدای گریه اش بلند شد
_وایییی مینجی حالت خوبه؟چی شدی؟ببینمت
بلندش کردم و دیدم از دماغش خون اومده،بابا و مامانش هم متوجه شدن و به سرعتاومدن پیش ما
.....
+انگار اون بچه زمین خورده،بهتره منم برم پیششون
_ببخشید فقط داشتم بهش کمک میکردم که قلعشو درست کنه ولی وقتی میخاس بیاد شمارو بیاره اینجا پاش گیر کرد و خورد زمین
مامان مینجی:/نخیرم تو از قصد بچه منو زمین زدی
_نه به خدا
/دروغ نگو،معلومه بچه دار نمیشی وبه خاطر حسادتت بچهمنو اینجوری کردی
+هییییی حرف دهنتو بفهم،با همسر من درست صحبت کن
پدر مینجی:*اگه درست صحبت نکنه میخای چه غلطی بکنی؟
+الان میفهمی
یه کله محکم زدم تو صورتش وبعد مرد رو گرفتم زیر مشت و لگد
_کوکککککککک خواهششششش میکنمممم بسسسس کن
/کمککککک دارهههه شوهرموووو میکشهههه
_کوکککککک ولش کن
+باید ادبش کنم
_خواهششششش میکنم تو رو به جونم قسمت میدم ولش کن
+خون جلو چشام رو گرفته بود میخاستم مرد رو همونجا بکشم که ات قسمم داد و من به خاط ات از جونش گذشتم
_بیا از اینجا بریم الان با پلیس تماس میگیرن اگه بفهمن مافیایی میکشنت
زود با راننده کوک تماس گرفتم و فوری بادیگاردا و راننده با چند تا ماشین رسیدن و من کوک رو به زور سوار کردم و به راننده گفتم که سمت عمارت بره،و سمت عمارت حرکت کردیم
..................
خوب دوستان ببخشیدکه دیر شد،لطفا شرطا رو زود برسونید تا منم مجبور نشماین همه صب کنم
شرط پارت بعدی ۱۴لایک
لطفا برسونید تا بزارم😘😘
۳.۳k
۲۳ آبان ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.