پارت ۴۵ ازدواج اجباری
پارت ۴۵ ازدواج اجباری
ویو ا/ت
داشتم لباسامو اماده میکردم که یهو انایتا زنگ زد
مکالمه ا/ت و انایتا
بچه ها کل حرف های انایتا با هول شدن و استرس بود
_ الو سلام
@ کجایی
_ انایتا خوبی چیزی شده
@ کجاییییی
_ خونه
@ میتونی سری بیاییی خونه من
_ انایتا دیونه شدی
@ بدو بیا
_ تروخدا بگو مواد زدم چیزی شده
@ بدو بیا دیگه تروخداااااا
_ باشه باشه
@ سری بیا
ادمینتون: شوگا و ا/ت اماده شدن رفتن خونه انایتا و هیچ کس خونه نبود نه مامان بابای ا/ت و شوگا نیودن
ویو ا/ت
رفتیم خونه اتایتا زنگ زدیم و رفتیم داخل یهو کلی بادکنک بود مامان بابای من و شوگا هم انجا بودن
_ خدای من اینجا چخبره
@ تعیین جنسیت بچه
÷ سلام عشق خاله
_ خاله جونننننننن.بغلش کرد.
مادرت. خوب بیایین ببنیم بچه دختر یا پسر
× من هنوز تو شکم
مادرش. بیا پسرم بیا
× ا/ت تو خبر داشتی
_ نه
@ بیایین دیگه
پدرت. خوب دخترم دوست داری دختر باشه یا پسر
_ من خودم دختر دوست دارم ولی مهم سالم بودنه
× منم همین نظر رو دارم ولی پسر دوست دارم
# پس بترکن دیگه
_ کاوان ببند دو دقیقه
# بترکن
@ 1.....2.....3.....
_ اووووووو .جیغ پرید بغل شوگا.
× پسرهههههههههه.خوشحال.
پدرش. مبارکه
پدرت. یه نوهه قرار بیادددد
مادرت. . خوشحال.
مادرش. . خوشحال.
# اخ جون قرار منو انایتا بزرگش کنیم
÷ که نمردم
@ من که خیلی خیلی خوشحالم
_ منم
× دیدی دیدی پسره
_ باشه بابا تو از من بیشتر خوشحالی
× پس چی
ادمینتون: مهمونی تموم شد و همه رفتن خونه هاشون فقط ا/ت و شوگا و کاوان خونه انایتا بودن داشتن حرف میزنن
شرط پارت بعد
30:« لایک ❤️
ویو ا/ت
داشتم لباسامو اماده میکردم که یهو انایتا زنگ زد
مکالمه ا/ت و انایتا
بچه ها کل حرف های انایتا با هول شدن و استرس بود
_ الو سلام
@ کجایی
_ انایتا خوبی چیزی شده
@ کجاییییی
_ خونه
@ میتونی سری بیاییی خونه من
_ انایتا دیونه شدی
@ بدو بیا
_ تروخدا بگو مواد زدم چیزی شده
@ بدو بیا دیگه تروخداااااا
_ باشه باشه
@ سری بیا
ادمینتون: شوگا و ا/ت اماده شدن رفتن خونه انایتا و هیچ کس خونه نبود نه مامان بابای ا/ت و شوگا نیودن
ویو ا/ت
رفتیم خونه اتایتا زنگ زدیم و رفتیم داخل یهو کلی بادکنک بود مامان بابای من و شوگا هم انجا بودن
_ خدای من اینجا چخبره
@ تعیین جنسیت بچه
÷ سلام عشق خاله
_ خاله جونننننننن.بغلش کرد.
مادرت. خوب بیایین ببنیم بچه دختر یا پسر
× من هنوز تو شکم
مادرش. بیا پسرم بیا
× ا/ت تو خبر داشتی
_ نه
@ بیایین دیگه
پدرت. خوب دخترم دوست داری دختر باشه یا پسر
_ من خودم دختر دوست دارم ولی مهم سالم بودنه
× منم همین نظر رو دارم ولی پسر دوست دارم
# پس بترکن دیگه
_ کاوان ببند دو دقیقه
# بترکن
@ 1.....2.....3.....
_ اووووووو .جیغ پرید بغل شوگا.
× پسرهههههههههه.خوشحال.
پدرش. مبارکه
پدرت. یه نوهه قرار بیادددد
مادرت. . خوشحال.
مادرش. . خوشحال.
# اخ جون قرار منو انایتا بزرگش کنیم
÷ که نمردم
@ من که خیلی خیلی خوشحالم
_ منم
× دیدی دیدی پسره
_ باشه بابا تو از من بیشتر خوشحالی
× پس چی
ادمینتون: مهمونی تموم شد و همه رفتن خونه هاشون فقط ا/ت و شوگا و کاوان خونه انایتا بودن داشتن حرف میزنن
شرط پارت بعد
30:« لایک ❤️
۱۶.۹k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.