پارت ۱۵
@افتاد تو استخر و ته هم تعادلش بهم خورد اونم فتاد تو اب 😐ادمین مرض داره
ات شنا بلد نبود 🥲
- ات ات وایسا اومدم
ته ویو
ات رو از استخر بیرون اوردم همین جوری سرفه میکرد ترسیدم ولی بعد از چند دقیقه دیدم خوب شد
+ ایییی.. اه.. همش تقصیر تو بود کل لباسم خیس
- میزنمتاااا هنوز یادم نرفته چیکار کردی.. به جای تشکره
+ یک اینکه ممنون 🌹 دو اینکه تو مگه.. ( میخواست بگه ددی ولی پشیمون شد )
- مگه چی
+ خب امممم د.. نه.. اها یعنی اینکه من دارم ازدواج میکنم و اینکه اگه منو بزنی نمیتونم ازدواج کنم
- اونوقت چرا
+ عهههههه ددیی
+ نه یعنی ته 😑
+ نه ی..
- باشه باشه فهمیدم نمیزنمت ولی ازدواج کردیم یک کاری میکنم یک ماه راه نری
+ گناه دالم اوپاااااا
- من که ددی بودم چی شد
+ مامانت اجازه نمیده
$ بی.. اوااااا شما چرا اینجوری هستین
+ من افتادم تو استخر ته منو نجات داد بعد اینکه.. ( یه نگاه به لباسش کرد ) خب همینجور که میبینید خیس خیسم
ات ویو
شتتت لباس سفید بود کل بدنم معلوم بود شانسی که اوردم لباس زیر پوشیده بودم هوففففف
ات شنا بلد نبود 🥲
- ات ات وایسا اومدم
ته ویو
ات رو از استخر بیرون اوردم همین جوری سرفه میکرد ترسیدم ولی بعد از چند دقیقه دیدم خوب شد
+ ایییی.. اه.. همش تقصیر تو بود کل لباسم خیس
- میزنمتاااا هنوز یادم نرفته چیکار کردی.. به جای تشکره
+ یک اینکه ممنون 🌹 دو اینکه تو مگه.. ( میخواست بگه ددی ولی پشیمون شد )
- مگه چی
+ خب امممم د.. نه.. اها یعنی اینکه من دارم ازدواج میکنم و اینکه اگه منو بزنی نمیتونم ازدواج کنم
- اونوقت چرا
+ عهههههه ددیی
+ نه یعنی ته 😑
+ نه ی..
- باشه باشه فهمیدم نمیزنمت ولی ازدواج کردیم یک کاری میکنم یک ماه راه نری
+ گناه دالم اوپاااااا
- من که ددی بودم چی شد
+ مامانت اجازه نمیده
$ بی.. اوااااا شما چرا اینجوری هستین
+ من افتادم تو استخر ته منو نجات داد بعد اینکه.. ( یه نگاه به لباسش کرد ) خب همینجور که میبینید خیس خیسم
ات ویو
شتتت لباس سفید بود کل بدنم معلوم بود شانسی که اوردم لباس زیر پوشیده بودم هوففففف
۷.۱k
۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.