پارت16

پارت16
تهکوک رفتن پایین که دیدن هوسوک و رزی نیستن رفتن پیش نامجین و..
ته. پس هیونگ و رزی کجا رفتن؟
نامی. زمانی که شما رفتین بالا یکی زنگ زد به هوسوک و اونا با عجله رفتن
جین. مثل اینکه به باند حمله کردن
ته. تو از کجا میدونی؟(تعجب)
کوک. من همه چیز رو راجب خودم و رزی به جین و جیمین گفتم و اونا میدونن رزی مافیاست
نامی. هه جیمین رو نگاه تا قبل فیلم همش با یونگی کلکل میکرد حالا رفته بغلش خوابیده(اروم_خنده)
تهکوک جین.(خنده)
جیمین. به چی میخندین(خوابالو)
کوک. به تو
جیمین چرا به م..(خودشو تو بغل یونگی دید)
جین.حالا فهمیدی(خنده).. اصلا شما دوتا چرا خوابیدین؟.. تو اسمتو یادم رفت به هر حال گربه خوابالو بیدار شو ببینم
یونگی. نامجوننننننننننن بیا اینو رد کن نمیزاره من بخوابم.. این چرا شوکه شده؟
کوک. چون وقتی بیدار شد خودشو تو بغل تو دید(سعی در خنده)
یونگی. که اینطور خب که چی باید عادت کنی جوجه
ته. این دوباره بیدار شد هیی جوجه جوجه میکنه
نامی. خوب مثل جوجه هاس
ته. تو سه تا چیز مثل همدیگه برای جیمین نام ببر که من قبول کنم جوجس
نامی. کوچولوییش،کیوتیش و.. اها لپاش هم نرم هستن دیگه چی؟
ته. من تسلیم
یونگی. و اینو میدونستین که فقط من میتونم این اسمارو روش بزارم؟
نامی. باشه باشه دیگه این اسمارو به زبون نمیارم
جین. هه ما میتونیم
یونگی. به چه دلیل؟
کوک. چون ما اول باهم دوست بودیم و از این اسم ها روی هم میزاشتیم و کسی هم نمیتونه جلومونو بگیره
یونگی. باشه چون شما دوستای همین میزارم ولی نامی و ته شما نمیتونید
ته.

ببخشید دیر شد🙃