نفرت و عشق🖤❤️¹

تو خانواده ات مرده بودن فقط داداشت را داشتی اسمش سوبین بود ولی اون بوسان زندگی می‌کنه و تو تازه آمدی سئول تو قبلش پیش سوبین بودی که کلا ثت نام کردی که فردا باید بری بعد گرفتی خوابیدی.
صبح شد بلند شدی رفتی حمام صبحونه
خوردی آرایش کم کردی و رفتی .رسیدی
رفتی تو وارد کلاس شدی همه داشتن تورو نگاه میکردم چون تو خیلی کیوت بودی و البته خوشگل و معلم تو رو بلاخره معرفی کرد
معلم گفت:ایشون کیم ا.ت هستن شاگرد جدید این کلاس لطفاً باش خوب باشید مخصوصا شما آقای شوگا.😊
شوگا: سعیمو میکنم 🙄. بعد چشم قره رفت
به معلم گفت برو پیش یکی بشین
تو رفتی بشینی که دیدی دوتا صندلی خالیه یک پیش اون آقای شوگا یک پیش یک دختر زیر لب گفتی معلم جوری گفت شوگا با من خوب باشه انگار آدم بدی هست پس رفتی اون دختره نشستی
دختره گفت :سلام من لیسا هستم میای با هم دوست شیم .
ا.ت : سلام اسم منم ا.ته خوشبختم . (لیسا * ا.ت-)
* :تو چه قدر کیوت و خوشگلیییی🥺🥺
- :ممنون تو هم کیوت و خوشگلی
هردوتاتون خندیدین و به درس گوش دادین


امید وارم خوشتون بیاد
حمایت یادتون نره😊