انتقام سخت part آخر
ویو شوگا:
صبح بلند شدم
رفتم [🧖♂️]
امدم بیرون اماده شدم
حرکت کردم سمت شرکت
وقتی رسیدم
دیدم جیمین هم اونجاست
رفتم سمتش ک یقمو گرفت
حلش دادم گفتم دست بهم نزنه
جیمین. بگو جینا کجاست*داد*
.
شوگا. بسه دیگه جینا رو فراموش کن بسه
.
جیمین. میگی یا بکشمت
.
شوگا. *پوزخند*
.
ویو جیمین:
داشتم با شوگا حرف میزدم
ک دیدم بادیگارد هاش منو گرفتن
.
.
.
.
.
4 ماه بعد*
.
.
.
ویو جینا:
منو شوگا باهم ازدواج کردیم
جیمین عم با دخترداییش با اجبار
ازدواج کرد
زندگی من تهش قشنگ تر از چیزی بود فک میکردم
.
.
.
.
.
▬▬ι══════════════ι▬▬
پایان🥺
میدونم بد شد معذرت
شرط برای اپلود پارت 1 قلب یخی:
این پصت به 30 لایک برسه🧚♀️🤍
صبح بلند شدم
رفتم [🧖♂️]
امدم بیرون اماده شدم
حرکت کردم سمت شرکت
وقتی رسیدم
دیدم جیمین هم اونجاست
رفتم سمتش ک یقمو گرفت
حلش دادم گفتم دست بهم نزنه
جیمین. بگو جینا کجاست*داد*
.
شوگا. بسه دیگه جینا رو فراموش کن بسه
.
جیمین. میگی یا بکشمت
.
شوگا. *پوزخند*
.
ویو جیمین:
داشتم با شوگا حرف میزدم
ک دیدم بادیگارد هاش منو گرفتن
.
.
.
.
.
4 ماه بعد*
.
.
.
ویو جینا:
منو شوگا باهم ازدواج کردیم
جیمین عم با دخترداییش با اجبار
ازدواج کرد
زندگی من تهش قشنگ تر از چیزی بود فک میکردم
.
.
.
.
.
▬▬ι══════════════ι▬▬
پایان🥺
میدونم بد شد معذرت
شرط برای اپلود پارت 1 قلب یخی:
این پصت به 30 لایک برسه🧚♀️🤍
۲۱.۴k
۱۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.