( part 2)
ویو جونگکوک
داشتم به لیست نگاهی میکردم که به اسم کیم استلا بر خوردم.
————————-
تهیونگ : اسم این وکیل چندباری به گوشم خورده سابقه شو که چک میکردم توی همه ی پرونده هاش موفق بوده بنظرم وکیل خوبی میتونه باشه.
جونگکوک: بهش درخواست کار بده
تهیونگ : باهاش مصاحبه نمیکنید؟
جونگکوک : وقت نداریم
ویو استلا
داشتم به پرونده ها رسیدگی میکردم که یه ایمیل ناشناس برام اومد ، بازش کردم.
استلا: چ..چییییییی؟و..وکیل..مافیا؟دیوونگیه!
بدون توجه بهش گوشیو خاموش کردم و دوباره با پرونده هام مشغول شدم.
(پرش زمانی به صبح)
ویو استلا
با صدای الارم گوشیم از خواب پریدم و متوجه شدم دیشب تو دفترم خوابم برده. خودمو مرتب کردم صبحونه سفارش دادم و بعد خوردنش از دفترم بیرون رفتم تا سوار ماشینم بشم که دیدم یه ماشین با راننده دم دفترمن.
استلا: با کسی کار دارید؟
راننده: کیم استلا ؟
استلا: خودمم
راننده: به من گفتن شمارو همراهی کنم
استلا: کی بهت گفته
راننده: رئیسم ، جئون جونگکوک
استلا :( چشمام گرد شدن. جئون جونگکوک رئیس همون باندیه که بهم درخواست داده بود ، ولی من که قبول نکردم !! دوست نداشتم با مافیاها در بیوفتم برای همین سوار شدم)
ویو جونگکوک
وقتی دیدم جواب ایمیل رو نداد خواستم حضوری باهاش صحبت کنم برای همین راننده مو فرستادم دنبالش.
ویو تهیونگ
داشتم با جونگکوک راجب وکیل کیم صحبت میکردم که در زدن و راننده اومد تو.
راننده: رئیس وکیل کیم رو آوردم
جونگکوک: بگو بیاد داخل
استلا : ( داخل رفتم و سلام کردم)
تهیونگ : ( با اومدن وکیل کیم ناخودآگاه بهش خیره شدم که با حرف جونگکوک به خودم اومدم)
جونگکوک: دیشب برات یه ایمیل فرستادیم انتظار داشتم جواب بدی
استلا: ( نمیدونم چرا ولی ازش میترسیدم با این حال سعی کردم نشون ندم)بله دیدم فک کنم باید متوجه شده باشین که مخالفم.
جونگکوک: برای همین فرستادم دنبالت ، این موقعیت خیلی خوبیه برات با پرونده های تکراری که قبلا داشتی خیلی فرق میکنه ، نگران حقوقت هم نباش
استلا : من دوست ندارم خطر کنم و قاطی مافیاها بشم
جونگکوک: اگه من سلامتی و ارامشتو تضمین کنم چی؟
تهیونگ :( با این حرف جونگکوک شوکه شدم ، ینی میخواد از اون محافظت کنه؟ مگه میشه عضو مافیا باشی و آرامش داشته باشی)
استلا :
داشتم به لیست نگاهی میکردم که به اسم کیم استلا بر خوردم.
————————-
تهیونگ : اسم این وکیل چندباری به گوشم خورده سابقه شو که چک میکردم توی همه ی پرونده هاش موفق بوده بنظرم وکیل خوبی میتونه باشه.
جونگکوک: بهش درخواست کار بده
تهیونگ : باهاش مصاحبه نمیکنید؟
جونگکوک : وقت نداریم
ویو استلا
داشتم به پرونده ها رسیدگی میکردم که یه ایمیل ناشناس برام اومد ، بازش کردم.
استلا: چ..چییییییی؟و..وکیل..مافیا؟دیوونگیه!
بدون توجه بهش گوشیو خاموش کردم و دوباره با پرونده هام مشغول شدم.
(پرش زمانی به صبح)
ویو استلا
با صدای الارم گوشیم از خواب پریدم و متوجه شدم دیشب تو دفترم خوابم برده. خودمو مرتب کردم صبحونه سفارش دادم و بعد خوردنش از دفترم بیرون رفتم تا سوار ماشینم بشم که دیدم یه ماشین با راننده دم دفترمن.
استلا: با کسی کار دارید؟
راننده: کیم استلا ؟
استلا: خودمم
راننده: به من گفتن شمارو همراهی کنم
استلا: کی بهت گفته
راننده: رئیسم ، جئون جونگکوک
استلا :( چشمام گرد شدن. جئون جونگکوک رئیس همون باندیه که بهم درخواست داده بود ، ولی من که قبول نکردم !! دوست نداشتم با مافیاها در بیوفتم برای همین سوار شدم)
ویو جونگکوک
وقتی دیدم جواب ایمیل رو نداد خواستم حضوری باهاش صحبت کنم برای همین راننده مو فرستادم دنبالش.
ویو تهیونگ
داشتم با جونگکوک راجب وکیل کیم صحبت میکردم که در زدن و راننده اومد تو.
راننده: رئیس وکیل کیم رو آوردم
جونگکوک: بگو بیاد داخل
استلا : ( داخل رفتم و سلام کردم)
تهیونگ : ( با اومدن وکیل کیم ناخودآگاه بهش خیره شدم که با حرف جونگکوک به خودم اومدم)
جونگکوک: دیشب برات یه ایمیل فرستادیم انتظار داشتم جواب بدی
استلا: ( نمیدونم چرا ولی ازش میترسیدم با این حال سعی کردم نشون ندم)بله دیدم فک کنم باید متوجه شده باشین که مخالفم.
جونگکوک: برای همین فرستادم دنبالت ، این موقعیت خیلی خوبیه برات با پرونده های تکراری که قبلا داشتی خیلی فرق میکنه ، نگران حقوقت هم نباش
استلا : من دوست ندارم خطر کنم و قاطی مافیاها بشم
جونگکوک: اگه من سلامتی و ارامشتو تضمین کنم چی؟
تهیونگ :( با این حرف جونگکوک شوکه شدم ، ینی میخواد از اون محافظت کنه؟ مگه میشه عضو مافیا باشی و آرامش داشته باشی)
استلا :
۸.۳k
۳۰ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.