مافیای من² پارت⁷
&:آجوما بیاین کمک ات
آجوما:چشم
آجوما نیاز نیستتتت
&:عه رو حرف من حرف نزن
گگگگگ
آجوما:اومدم
بعد از حموم*
امم ببخشید
؟:بله
میشه به آجوما بگید برام پماد سوختگی بیاره
؟:الان میگم
؟:آجوما خانوم لی میگن پماد سوختگی رو بیارین
آجوما:الان میارم
&:آجوما بدین من ببرم
اجوما:نمیخواد خودم میبرم
&:عه آجوما بدین من دیگه
آجوما:ات از دستت ناراحته نمیخواد ببینتت
&:باشه شما ببرین
*آجوما خدمتکار قدیمی ته هستش و یه جورایی برای ته مثل مادر میمونه**
آجوما:دخترم میتونم بیام تو
بله بفرمایید
آجوما:پماد برات آوردم
مرسی ممنون
آجوما:کارت تموم شد بیا برای شام
آجوما:چشم
آجوما نیاز نیستتتت
&:عه رو حرف من حرف نزن
گگگگگ
آجوما:اومدم
بعد از حموم*
امم ببخشید
؟:بله
میشه به آجوما بگید برام پماد سوختگی بیاره
؟:الان میگم
؟:آجوما خانوم لی میگن پماد سوختگی رو بیارین
آجوما:الان میارم
&:آجوما بدین من ببرم
اجوما:نمیخواد خودم میبرم
&:عه آجوما بدین من دیگه
آجوما:ات از دستت ناراحته نمیخواد ببینتت
&:باشه شما ببرین
*آجوما خدمتکار قدیمی ته هستش و یه جورایی برای ته مثل مادر میمونه**
آجوما:دخترم میتونم بیام تو
بله بفرمایید
آجوما:پماد برات آوردم
مرسی ممنون
آجوما:کارت تموم شد بیا برای شام
۳.۲k
۲۷ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.