من با استعداد بودم. یعنی هستم. بعضی وقت ها به دست هام نگا
من با استعداد بودم. یعنی هستم. بعضی وقت ها به دستهام نگاه می کنم و فکر می کنم که میتوانستم پیانیست بزرگی بشوم. یا یک چیز دیگر. ولی دستهام چه کار کردهاند؟
یک جایم را خاراندهاند،بند کفش بستهاند، سیفون کشیدهاند و غیره.
دست هایم را حرام کردهام. همینطور ذهنم را.
یک جایم را خاراندهاند،بند کفش بستهاند، سیفون کشیدهاند و غیره.
دست هایم را حرام کردهام. همینطور ذهنم را.
۱.۴k
۰۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.