پارت ۲
پارت ۲
ویو حال
نفس رفت اتاق تجهیزات تا لباس هاشو بپوشه
الکس : بهبه خانم نفس اولین املیاتشه
نفس : زر نزن
ارسلان : نورا لااقل با ادب تر بود
( توجه ارسلان پسر خاله نفسه که همراهشون آمده کره ای )
نفس : دوتا مغر فندقی خفه شید
الکس : ول کن این ادب نداره
ارسلان الکس و نفس رو اسلحه بهشون داد
و سوار ماشین شدن و به سمت کمپانی حرکت کردن
نفس : من باید اعضا رو بیارم پادگان تو چی
الکس : من پشتیبانی و خل سلاح تک تیر انداز ها و نورا هم پی دی نیم رو میاره پادگان و کمپانی رو تخلیه میکنه ارسلان هم تو پادگان با دوربین کل کمپانی رو تحت نظر داره
نفس : دوربین هارو حک کردین
الکس : آره
.......................................
تا پارت بعد بای بای
ویو حال
نفس رفت اتاق تجهیزات تا لباس هاشو بپوشه
الکس : بهبه خانم نفس اولین املیاتشه
نفس : زر نزن
ارسلان : نورا لااقل با ادب تر بود
( توجه ارسلان پسر خاله نفسه که همراهشون آمده کره ای )
نفس : دوتا مغر فندقی خفه شید
الکس : ول کن این ادب نداره
ارسلان الکس و نفس رو اسلحه بهشون داد
و سوار ماشین شدن و به سمت کمپانی حرکت کردن
نفس : من باید اعضا رو بیارم پادگان تو چی
الکس : من پشتیبانی و خل سلاح تک تیر انداز ها و نورا هم پی دی نیم رو میاره پادگان و کمپانی رو تخلیه میکنه ارسلان هم تو پادگان با دوربین کل کمپانی رو تحت نظر داره
نفس : دوربین هارو حک کردین
الکس : آره
.......................................
تا پارت بعد بای بای
۲.۲k
۱۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.