چند پارتی ران نمیدونم چند...
ران درحال ماساژ دادن چیز تاکارا زیر دوش بود..
و تاکارا هم آه و ناله میکرد...
تاکارا:ران بسهههه لطفا(ناراحتی،حس گرفتن..)
ران:یعنی تو نمیخوای باباییو خوشحال کنی؟(مستی چشای خمار)
تاکارا:آخه اینطوری؟
ران:اره اینطوری..
ران زانو میزنه جلو تاکارا و سرشو بین پاهاش قرار میده..
ران:بهبه ببین اینجا چی داریم(خنده با حالت حشری بودن)
خوشمزه بنظر میاد...
تاکارا:نه دیگه خواهش میکنمممم ادامه ندهههه
ران:اینجا من تصمیم میگیرم و تو حق اعتراض نداری کوچولو
خوردن چیزززز*
ران:این عالیه..
صدای مَلِچ مُلوچ* حالا نمیدونم شما چی میگین به این صدا😂
ران:دخترم انگار به توعم داره خوش میگذره(پوزخند)
ترشحت راه افتاده آخه..
تاکارا:ن.. نخیرممممممم (سرخ شدن)
ع..عاح ضعف کردم ران دستو پام دارن سست میشن..(لرزش صدا)
ران:یکم دیگه..فقط یکم دیگه تحمل کنی تموم میشه کوچولو (صدای خمار)
تاکارا:ب..باشهه
ران بلند میشه و تاکارارو تو بغلش میگیره
و آروم اون دست خرشو🤣 خجالتتتتت
بین پاها تاکارا میذاره لبشو میذاره رو لب دخترش.. و بعد که بوسیدنش به اتمام میرسه میگه..
ران:میخوام یکم لذتو بیشترش کنم جوجه کوچولو..(صدای خمار)
تاکارا:چ..چییی وایسا نههه
ران:خیلی داری اذیت میکنیا باباییو عصبی نکن(جدی)
تاکارا:هیچی نمیگه
ران ادامه میده و چیزشو میماله به چیز تاکارا..
ران متوجه میشه که تاکارا ترسیده
ران: دختر قشنگم نگران نباش من نمیخوام اذیتت کنم من فقط میخوام تو لذت ببری...
تاکارا: ا..اهومم
اما خیلی احساس ضعفی دارم بابایی(لوس کردن خودش*
ران:اونجوری با اون صدای کیوتت لوس نکن خودتو که باعث میشه بیشتر با تنت بازی کنم(سرخی درحالت مستی)...
و تاکارا هم آه و ناله میکرد...
تاکارا:ران بسهههه لطفا(ناراحتی،حس گرفتن..)
ران:یعنی تو نمیخوای باباییو خوشحال کنی؟(مستی چشای خمار)
تاکارا:آخه اینطوری؟
ران:اره اینطوری..
ران زانو میزنه جلو تاکارا و سرشو بین پاهاش قرار میده..
ران:بهبه ببین اینجا چی داریم(خنده با حالت حشری بودن)
خوشمزه بنظر میاد...
تاکارا:نه دیگه خواهش میکنمممم ادامه ندهههه
ران:اینجا من تصمیم میگیرم و تو حق اعتراض نداری کوچولو
خوردن چیزززز*
ران:این عالیه..
صدای مَلِچ مُلوچ* حالا نمیدونم شما چی میگین به این صدا😂
ران:دخترم انگار به توعم داره خوش میگذره(پوزخند)
ترشحت راه افتاده آخه..
تاکارا:ن.. نخیرممممممم (سرخ شدن)
ع..عاح ضعف کردم ران دستو پام دارن سست میشن..(لرزش صدا)
ران:یکم دیگه..فقط یکم دیگه تحمل کنی تموم میشه کوچولو (صدای خمار)
تاکارا:ب..باشهه
ران بلند میشه و تاکارارو تو بغلش میگیره
و آروم اون دست خرشو🤣 خجالتتتتت
بین پاها تاکارا میذاره لبشو میذاره رو لب دخترش.. و بعد که بوسیدنش به اتمام میرسه میگه..
ران:میخوام یکم لذتو بیشترش کنم جوجه کوچولو..(صدای خمار)
تاکارا:چ..چییی وایسا نههه
ران:خیلی داری اذیت میکنیا باباییو عصبی نکن(جدی)
تاکارا:هیچی نمیگه
ران ادامه میده و چیزشو میماله به چیز تاکارا..
ران متوجه میشه که تاکارا ترسیده
ران: دختر قشنگم نگران نباش من نمیخوام اذیتت کنم من فقط میخوام تو لذت ببری...
تاکارا: ا..اهومم
اما خیلی احساس ضعفی دارم بابایی(لوس کردن خودش*
ران:اونجوری با اون صدای کیوتت لوس نکن خودتو که باعث میشه بیشتر با تنت بازی کنم(سرخی درحالت مستی)...
۱۱.۳k
۰۱ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.