عشق یا نفرت
پارت پنجم
من:دخترا پاشین بریم
سولا : هاااا اهاااا باشه پاشوووو بریم هایون میدونی ا.ت تواین فکر بودم که این دو تا پسر دیگه کین؟؟؟
هایون :اره ولی خوشگلاً
من:هییی چیه نکنه دلتو برده هایون ؟؟؟هایون خیلی ساده ای زود الاغ نشو دخترر
هایون :نه بابا داشتم شوخی میکردم..
من:اره جون ننه ت برو ببینم. خب پاشید پاشودیمو کمی که رفتیم دیدم دارن پشت سرمون میان منم عصبانی شدم و وایسادم و گوشی مو در آوردم و زنگ زدم به راننده شخصیم گفتم که ماشینمو بیاره به این آدرس ..اونم گفت که باشه..
کوکی:نمیدونم چی شد کی وایساد و با موبایلش تلفنی صحبت کرد و با دوستاش رفت کنار یه درخت ..
جیمین : وای چی شدد؟؟؟
جیهوپ : چرا وایسادن؟؟؟
کوکی :نمیدونم...بعد چن دقیقه یه ماشین لامبورگینی سیاه براق جلو پای ا.ت ایستاد بعدش یه مرد بیرون اومد و گفت خانم جان بفرمائید ماشینتون و ا.ت گفت ممنون میتونی که با آژانس بری ...یعنی این ماشین ا.ت بود ههه چیه من که از خانواده ی ا.ت ثروت مند ترم
از دید ا.ت
ا.ت: راننده شخصیم ماشین رو برام آورد و ازش تشکر کردم و رفت و به دخترا گفتم که بیان بریم تو ماشین
سولا : وای ا.ت چرا نگفتی ؟؟؟؟؟
من :چی نگفتم؟؟
سولا: اینکه ماشین داری ؟؟؟
من: واس چی بگم بیان سوار شیم بعدش سوار شدیم و رفتیم انقدر اعصابم خورد بود نزدیک بود تصادف کنم چون سرعتم غیر مجاز بود و دخترا از اون ور جیغ و داد میکشیدن منم حوصله نداشتم یه جا نا گهانی یه تر مز گرفتم که دخترا ۵متر به هوا پرت شدن ..
از دید کوکی
کوکی: منم زودی ماشینمو روشن کردم و رفتم پشت سرشون بودم که ا.ت یه ترمزی گرفت که خدا رحم کرد ماشین تو هوا نچرخید...هوففف خیالم راحت شد
ا.ت
من: دخترا چه تونه که جیغ و داد میکشید؟؟؟هااا؟!!
سولا:اخه با سرعت غیر مجاز میروندی و اعصبانی بودی و گفتم کنه مارو به کشتن بدی ترسیدم
من:هههه باشه وایسا ببینم ماشین لاستیک هاش چیزیش نشده چون بد تر مز گرفتم سولا و هایون گفتن باشه ماهم میام پایین گفتم باشه از ماشین پیاده شدم و به لاستیک هاش مگا کردم دیدم که یکیشون پنچر شده .... گفتم دخترا نگا اون یکی لاستیک پنچر شده ..وایسا ببینم لاستیک زاپاس دارم رفتم ببینم دیدم خیر همراهم نبود وای چیکار کنم؟
همین جوری به لاستیک ماشین نگا میکردم که یه نفر گفت میتونم کمکی کنم خانم محترم..منم که سرم پایین بود هواسم نبود کی بود گفتم اره ولی وقتی سرمو بلند کردم کوک رو دیدم چییی اون همیشه دنبال منه
من:نه چرا تو همیشه دنبال منی هاننن؟؟؟!!!
پایان پارت چهارم
تا پارت بعد بای بای
لایک و کامنت یادتون نره دوستون دارم 😘😘😘😘😘
من:دخترا پاشین بریم
سولا : هاااا اهاااا باشه پاشوووو بریم هایون میدونی ا.ت تواین فکر بودم که این دو تا پسر دیگه کین؟؟؟
هایون :اره ولی خوشگلاً
من:هییی چیه نکنه دلتو برده هایون ؟؟؟هایون خیلی ساده ای زود الاغ نشو دخترر
هایون :نه بابا داشتم شوخی میکردم..
من:اره جون ننه ت برو ببینم. خب پاشید پاشودیمو کمی که رفتیم دیدم دارن پشت سرمون میان منم عصبانی شدم و وایسادم و گوشی مو در آوردم و زنگ زدم به راننده شخصیم گفتم که ماشینمو بیاره به این آدرس ..اونم گفت که باشه..
کوکی:نمیدونم چی شد کی وایساد و با موبایلش تلفنی صحبت کرد و با دوستاش رفت کنار یه درخت ..
جیمین : وای چی شدد؟؟؟
جیهوپ : چرا وایسادن؟؟؟
کوکی :نمیدونم...بعد چن دقیقه یه ماشین لامبورگینی سیاه براق جلو پای ا.ت ایستاد بعدش یه مرد بیرون اومد و گفت خانم جان بفرمائید ماشینتون و ا.ت گفت ممنون میتونی که با آژانس بری ...یعنی این ماشین ا.ت بود ههه چیه من که از خانواده ی ا.ت ثروت مند ترم
از دید ا.ت
ا.ت: راننده شخصیم ماشین رو برام آورد و ازش تشکر کردم و رفت و به دخترا گفتم که بیان بریم تو ماشین
سولا : وای ا.ت چرا نگفتی ؟؟؟؟؟
من :چی نگفتم؟؟
سولا: اینکه ماشین داری ؟؟؟
من: واس چی بگم بیان سوار شیم بعدش سوار شدیم و رفتیم انقدر اعصابم خورد بود نزدیک بود تصادف کنم چون سرعتم غیر مجاز بود و دخترا از اون ور جیغ و داد میکشیدن منم حوصله نداشتم یه جا نا گهانی یه تر مز گرفتم که دخترا ۵متر به هوا پرت شدن ..
از دید کوکی
کوکی: منم زودی ماشینمو روشن کردم و رفتم پشت سرشون بودم که ا.ت یه ترمزی گرفت که خدا رحم کرد ماشین تو هوا نچرخید...هوففف خیالم راحت شد
ا.ت
من: دخترا چه تونه که جیغ و داد میکشید؟؟؟هااا؟!!
سولا:اخه با سرعت غیر مجاز میروندی و اعصبانی بودی و گفتم کنه مارو به کشتن بدی ترسیدم
من:هههه باشه وایسا ببینم ماشین لاستیک هاش چیزیش نشده چون بد تر مز گرفتم سولا و هایون گفتن باشه ماهم میام پایین گفتم باشه از ماشین پیاده شدم و به لاستیک هاش مگا کردم دیدم که یکیشون پنچر شده .... گفتم دخترا نگا اون یکی لاستیک پنچر شده ..وایسا ببینم لاستیک زاپاس دارم رفتم ببینم دیدم خیر همراهم نبود وای چیکار کنم؟
همین جوری به لاستیک ماشین نگا میکردم که یه نفر گفت میتونم کمکی کنم خانم محترم..منم که سرم پایین بود هواسم نبود کی بود گفتم اره ولی وقتی سرمو بلند کردم کوک رو دیدم چییی اون همیشه دنبال منه
من:نه چرا تو همیشه دنبال منی هاننن؟؟؟!!!
پایان پارت چهارم
تا پارت بعد بای بای
لایک و کامنت یادتون نره دوستون دارم 😘😘😘😘😘
۲۷.۸k
۰۷ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.