فیک جدایی
پارت۸🍷
ت چشام نگا کرد..بیشتر هر چیزی الان اسیب پذیر تر بود
فلیکس:فک کردی فقط خودت اسیب دیدی؟ میدونی چقد هرشب گریه کردم؟..میدونستی بعد از اون نتونستم به هیچکس اعتماد کنم؟...ت منو نابود کردی..افسردم کردی..از دوستام جدام کردی..من فقط بخاطر ت ب اونا سر نمیزدم..میترسیدم دوباره ببینمت و دوباره دردام بیان سراغم..من نابود شدم میفهمی؟
هیونجین:گفتم ک متاسفم..میدونم این حرفم کمکت نمیکنه...نمیشه..نمیشه باز مثل قبل بشیم؟..قول میدم این دفعه اسیب بهت نزنم..قول میدم دوباره کمکت کنم حالت بهتر بشه
بغض ت گلومو قورت دادم
فلیکس:خیل خب ولی یه چیزی
هیونجین:هرچی باشه قبول میکنم
فلیکس:مث قبل میشین..ولی فقط به عنوان دوست..نه کاپل
هیونجین:د..دوست؟
فلیکس:اره...دوست
هیونجین:خیل خب..قبوله..ولی ت دیگ نباید از دستم فرار کنی و باهم لج کنی..چطور حاضر بودی با سونگمین توی یه اتاق بمونی و رو یه تخت بخابی ولی با من نه..اون دوستت منم دوستتم
فلیکس:خیل خب باشه
هیونجین:بریم ناهار؟
سرمو ب نشونه مثبت تکون دادم و رفتیم رستوران هتل..بقیه پسرام اونجا بودن
جونگین:باهم اومدید؟
فلیکس:اره
هیونجین:اشتی کردیم
چانگبین:اوه پس همه چی مثل قبل شد نه؟
هیونجین:شاید
فلیکس:گشنمه
نشستیم سر میز و ناهارمونو خوردیم
بنگ چان:پاشید بریم بگردیم..همش ک نمیشه هتل موند
بعد از ناهار رفتیم بیرون گشتیم..احساس بهتری داشتم..میتونستم پیش هیونجین وایستم و باهاش حرف بزنم..همه چی عالی بود..عصر شده بود و لب ساحل داشتیم سوجو میخوردیم و میخندیدیم
چانگبین:اگه بدونی اون روز چقدر جونگین جیغ کشید
جونگین:خب ب من چه ت منو ترسوندی..هیونگ نگا اذیتم میکنه
چان خندید
چان:بیبی کوچولومونو اذیت نکن چانگبینی
بعد از خوردن ۳ تا شیشه سوجو از جام بلند شدم
فلیکس:یاااا من گشنمه..معدم سوراخ شد انقدر سوجو خوردم
لینو:پاشید بریم...امشب مهمون من
جیسونگ:پس انقدر سفارش میدم تا ورشکسته شی
لینو:اینکارو کن...منم یکاری میکنم فردا نتونی راه بری
سونگمین:نتیجه اخلاقی..کمتر خرج کن تا فردا بتونی راه بری
بعد همه خندیدن..رفتیم یه رستورانی و بعد از خوردن شام تا شب ت خیابونا گشتیم و نزدیکای ساعت ۱ رفتیم هتل..از خستگی پخش شدم رو تخت
هیون:پاشو لباستو عوض کن
رفتم از ت چمدونم لباسمو دراوردم و رفتم دستشویی لباسمو عوض کردم و صورتمو شستم..برگشتم و رو تخت دراز کشیدم..بعد از من هیون لباساشو عوض کرد و رو تخت دراز کشید
ت چشام نگا کرد..بیشتر هر چیزی الان اسیب پذیر تر بود
فلیکس:فک کردی فقط خودت اسیب دیدی؟ میدونی چقد هرشب گریه کردم؟..میدونستی بعد از اون نتونستم به هیچکس اعتماد کنم؟...ت منو نابود کردی..افسردم کردی..از دوستام جدام کردی..من فقط بخاطر ت ب اونا سر نمیزدم..میترسیدم دوباره ببینمت و دوباره دردام بیان سراغم..من نابود شدم میفهمی؟
هیونجین:گفتم ک متاسفم..میدونم این حرفم کمکت نمیکنه...نمیشه..نمیشه باز مثل قبل بشیم؟..قول میدم این دفعه اسیب بهت نزنم..قول میدم دوباره کمکت کنم حالت بهتر بشه
بغض ت گلومو قورت دادم
فلیکس:خیل خب ولی یه چیزی
هیونجین:هرچی باشه قبول میکنم
فلیکس:مث قبل میشین..ولی فقط به عنوان دوست..نه کاپل
هیونجین:د..دوست؟
فلیکس:اره...دوست
هیونجین:خیل خب..قبوله..ولی ت دیگ نباید از دستم فرار کنی و باهم لج کنی..چطور حاضر بودی با سونگمین توی یه اتاق بمونی و رو یه تخت بخابی ولی با من نه..اون دوستت منم دوستتم
فلیکس:خیل خب باشه
هیونجین:بریم ناهار؟
سرمو ب نشونه مثبت تکون دادم و رفتیم رستوران هتل..بقیه پسرام اونجا بودن
جونگین:باهم اومدید؟
فلیکس:اره
هیونجین:اشتی کردیم
چانگبین:اوه پس همه چی مثل قبل شد نه؟
هیونجین:شاید
فلیکس:گشنمه
نشستیم سر میز و ناهارمونو خوردیم
بنگ چان:پاشید بریم بگردیم..همش ک نمیشه هتل موند
بعد از ناهار رفتیم بیرون گشتیم..احساس بهتری داشتم..میتونستم پیش هیونجین وایستم و باهاش حرف بزنم..همه چی عالی بود..عصر شده بود و لب ساحل داشتیم سوجو میخوردیم و میخندیدیم
چانگبین:اگه بدونی اون روز چقدر جونگین جیغ کشید
جونگین:خب ب من چه ت منو ترسوندی..هیونگ نگا اذیتم میکنه
چان خندید
چان:بیبی کوچولومونو اذیت نکن چانگبینی
بعد از خوردن ۳ تا شیشه سوجو از جام بلند شدم
فلیکس:یاااا من گشنمه..معدم سوراخ شد انقدر سوجو خوردم
لینو:پاشید بریم...امشب مهمون من
جیسونگ:پس انقدر سفارش میدم تا ورشکسته شی
لینو:اینکارو کن...منم یکاری میکنم فردا نتونی راه بری
سونگمین:نتیجه اخلاقی..کمتر خرج کن تا فردا بتونی راه بری
بعد همه خندیدن..رفتیم یه رستورانی و بعد از خوردن شام تا شب ت خیابونا گشتیم و نزدیکای ساعت ۱ رفتیم هتل..از خستگی پخش شدم رو تخت
هیون:پاشو لباستو عوض کن
رفتم از ت چمدونم لباسمو دراوردم و رفتم دستشویی لباسمو عوض کردم و صورتمو شستم..برگشتم و رو تخت دراز کشیدم..بعد از من هیون لباساشو عوض کرد و رو تخت دراز کشید
۲.۸k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.