The world of police and mafia....
The world of police and mafia....
پارت ¹
ایستگاه پلیس، ساعت ¹¹ و ¹⁴ دقیقهی ظهر:
ویو رائون
اوففف بلاخره تموم شد، آقای لی یه پروندهی اقتصاد بهم داده بود، همیشه پرونده های سخت رو میده به من
لونا: رائوننن
رائون: ها چیه
لونا: آقای لی کارت داره
رائون: آقای لی؟
لونا: اوهوم
رائون: اوک
وارد اتاق آقای لی شدم
رائون: جانم کاری داشتین؟
آقای لی: اوو رائون اومدی؟ بیا بشین باید درمورد یه موضوعی باهات حرف بزنم
رائون: باشه چه موضوعی؟
آقای لی: پروندهی بانک مرکزی انجام شد؟
رائون: بله بلاخره تموم شد "خسته"
آقای لی: خب خوبه خسته نباشی
رائون: مرسی
آقای لی: خب، باید یه خسته نباشیِ دیگه هم بهت بگم که پروندهی جدید تو راهه، این پرونده با بقیهی پرونده ها فرق میکنه، جئون جونگکوک، بزرگترین مافیای کره، تو با این شخص در طرفی، جئون برای لاپوشونی کاراش یه شرکت صادرات و واردات پارچه و ابریشم زده ولی در اصل قاچاق شیشه، اسلحه، شمش طلا و غیره انجام میشه، حالا کار تو چیه، تو به عنوان یک کارمند وارد اون شرکت میشی و استخدام میشی و کارهایی که از اینجا بهت گفته میشه رو انجام میدی و به ما اطلاعات میدی، در واقع حکم یه پلیس مخفی رو داری
رائون: .... خ.خب، چرا من
آقای لی: این پرونده رو اول به تهیونگ دادم ولی نتونست و چیزی دستگیرش نشد برای همین فکر کردم که تو از پسش بر میای
رائون: تهیونگ چیزی به من نگفته بود
آقای لی: خودم بهش گفتم که به هیچکسی نگه، حالا قبولش میکنی؟
رائون: مگه میشه به شما نه گفت
اقای لی: از دست تو "خنده" دختر خودمی
همهچی از اینجا شروع شد، قبول کردن این پرونده کلا زندگیمو از این رو به اون رو کرد....
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا
_________________________________
پارت ¹
ایستگاه پلیس، ساعت ¹¹ و ¹⁴ دقیقهی ظهر:
ویو رائون
اوففف بلاخره تموم شد، آقای لی یه پروندهی اقتصاد بهم داده بود، همیشه پرونده های سخت رو میده به من
لونا: رائوننن
رائون: ها چیه
لونا: آقای لی کارت داره
رائون: آقای لی؟
لونا: اوهوم
رائون: اوک
وارد اتاق آقای لی شدم
رائون: جانم کاری داشتین؟
آقای لی: اوو رائون اومدی؟ بیا بشین باید درمورد یه موضوعی باهات حرف بزنم
رائون: باشه چه موضوعی؟
آقای لی: پروندهی بانک مرکزی انجام شد؟
رائون: بله بلاخره تموم شد "خسته"
آقای لی: خب خوبه خسته نباشی
رائون: مرسی
آقای لی: خب، باید یه خسته نباشیِ دیگه هم بهت بگم که پروندهی جدید تو راهه، این پرونده با بقیهی پرونده ها فرق میکنه، جئون جونگکوک، بزرگترین مافیای کره، تو با این شخص در طرفی، جئون برای لاپوشونی کاراش یه شرکت صادرات و واردات پارچه و ابریشم زده ولی در اصل قاچاق شیشه، اسلحه، شمش طلا و غیره انجام میشه، حالا کار تو چیه، تو به عنوان یک کارمند وارد اون شرکت میشی و استخدام میشی و کارهایی که از اینجا بهت گفته میشه رو انجام میدی و به ما اطلاعات میدی، در واقع حکم یه پلیس مخفی رو داری
رائون: .... خ.خب، چرا من
آقای لی: این پرونده رو اول به تهیونگ دادم ولی نتونست و چیزی دستگیرش نشد برای همین فکر کردم که تو از پسش بر میای
رائون: تهیونگ چیزی به من نگفته بود
آقای لی: خودم بهش گفتم که به هیچکسی نگه، حالا قبولش میکنی؟
رائون: مگه میشه به شما نه گفت
اقای لی: از دست تو "خنده" دختر خودمی
همهچی از اینجا شروع شد، قبول کردن این پرونده کلا زندگیمو از این رو به اون رو کرد....
لایک و کامنت یادتون نره کیوتا
_________________________________
۴.۶k
۱۶ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.