پارت ۵
پارت ۵
سیلام
........................
زنگ اول ریاضی داشتیم زنگ دوم ورزش زنگ سوم علوم و باید به آزمایشگاه میرفتیم
امتحان ریاضی دیگه زیادی راحت بود وقتی برگ ها را به معلم دادیم معلم گفت صبر کنید تا برگه ها را تصحیح کنم من شدم ۲۰ مایکی شد ۱۸ و بقیه ۲۰ آخه خیلیییی راحت بود زنگ تفریح خورد مایکی گفت باهم بریم من زیر لب آره گفتم مایکی همیشه موقع اومدن به مدرسه خوراک هاشو می خورد پس من ساندویچم
را نصف کردم وقتی رفتیم حیاط روی صندلی نشستیم یهویی دراکن میاد میگه هی این موقع اینجا چیکار می کنم من من با نگاه های تهدید آمیز به اون نگاه کردم وقتی ساندویچم را خوردم مثل موش و گربه به دنبال دراکن رفتم باجی و چیفویو رو دیدم که داشتند.
.....................
پارت بعد همین الان نه یه ربع دیگه میزارم .
سیلام
........................
زنگ اول ریاضی داشتیم زنگ دوم ورزش زنگ سوم علوم و باید به آزمایشگاه میرفتیم
امتحان ریاضی دیگه زیادی راحت بود وقتی برگ ها را به معلم دادیم معلم گفت صبر کنید تا برگه ها را تصحیح کنم من شدم ۲۰ مایکی شد ۱۸ و بقیه ۲۰ آخه خیلیییی راحت بود زنگ تفریح خورد مایکی گفت باهم بریم من زیر لب آره گفتم مایکی همیشه موقع اومدن به مدرسه خوراک هاشو می خورد پس من ساندویچم
را نصف کردم وقتی رفتیم حیاط روی صندلی نشستیم یهویی دراکن میاد میگه هی این موقع اینجا چیکار می کنم من من با نگاه های تهدید آمیز به اون نگاه کردم وقتی ساندویچم را خوردم مثل موش و گربه به دنبال دراکن رفتم باجی و چیفویو رو دیدم که داشتند.
.....................
پارت بعد همین الان نه یه ربع دیگه میزارم .
۳۷۹
۲۶ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.