P18
جئون:چی گفتی؟ها؟چ زری زدی با خودت؟(عربده)
ا.ت:همین که شنیدی من بازیچه دست تو نمیشم فهمیدی؟
جئون:همین الان راه میوفتی میریم وگرنه جنازت میدم دستشون
ا.ت: اره دیگه!میتونی بیا بزن منو بکش
مرد دستش رو بلند کرد به سمت دختر
دختر بدون اینکه حتی پلک بزنه به مرد خیره شد
مرد دستش رو لحظه ای همونجا نگه داشت
نفس عمیقی کشید و با شتاب دستش رو روی صورت دختر فرو آورد
جئون:همین الان با من میای فهمیدی؟
دختر چشماش پر از اشک شده بود
مرد دست دختر رو به محکمی گرفت و به سمت پایین رفتن
مرد بدون توجه به کسی دختر رو پشت سر خودش برد
ب ا.ت:عوضی داری چیکار میکنی؟به چ حقی به دخترم دست میزنی
جئون:زن خودمه مال خودمه فهمیدی؟حالا گمشو اونور
ب ا.ت:دستت رو بکش!حق نداری به دخترم دست بزنی
جئون:تو خر کی باشی ها؟گفتم گمشو(عربده)
خانم جئون:جونگکوک!داری چیکار میکنی دیوونه شدی؟
ا.ت تورو نمیخواد خب؟
جئون:زندگی ما به شما مربوط میشه؟نه!پس خفه بشید
ا.ت با من میاد
دختر آروم دستش رو از دست مرد بیرون کشید
ا.ت:نه!
جئون:چی؟چی گفتی؟
ا.ت:همین که شنیدی من بازیچه دست تو نمیشم فهمیدی؟
جئون:همین الان راه میوفتی میریم وگرنه جنازت میدم دستشون
ا.ت: اره دیگه!میتونی بیا بزن منو بکش
مرد دستش رو بلند کرد به سمت دختر
دختر بدون اینکه حتی پلک بزنه به مرد خیره شد
مرد دستش رو لحظه ای همونجا نگه داشت
نفس عمیقی کشید و با شتاب دستش رو روی صورت دختر فرو آورد
جئون:همین الان با من میای فهمیدی؟
دختر چشماش پر از اشک شده بود
مرد دست دختر رو به محکمی گرفت و به سمت پایین رفتن
مرد بدون توجه به کسی دختر رو پشت سر خودش برد
ب ا.ت:عوضی داری چیکار میکنی؟به چ حقی به دخترم دست میزنی
جئون:زن خودمه مال خودمه فهمیدی؟حالا گمشو اونور
ب ا.ت:دستت رو بکش!حق نداری به دخترم دست بزنی
جئون:تو خر کی باشی ها؟گفتم گمشو(عربده)
خانم جئون:جونگکوک!داری چیکار میکنی دیوونه شدی؟
ا.ت تورو نمیخواد خب؟
جئون:زندگی ما به شما مربوط میشه؟نه!پس خفه بشید
ا.ت با من میاد
دختر آروم دستش رو از دست مرد بیرون کشید
ا.ت:نه!
جئون:چی؟چی گفتی؟
۱.۴k
۰۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.