کازینو
کلویی رفت تا عمارتو تمیز کنه منم رفتم تا اشپزی کنم .
بچه تر که بودم از مادرم اشپزی یاد گرفته بودم اما زن عمو هم که عین مادر بود برام بهم اشپزی یاد داده بود.
بقیه خدمتکارا هم در حال پخت و پز بودن تا اینکه بااخره وقت موعد فرا رسیده همه خدمتکارا رفتن تا آماده بشن در الان ساعت ۷:۳۰ بود و مهمونی ساعت ۸ شروع میشد . یه لباس رو یه تخت بود که همونو برداشتم پوشیدم . ارایش ساده ای هم کردم به خاطر اینکه ارایش غلیظ کردن برای خدمتکارا ممنوع بود .
وقتی کارم تموم شد رفتم پایینو فهمیدم که لباس منم مثل لباس بقیه خدمتکاراست .
عمارت از تمیزی برق میزد میز غذا پر از غذاهای جور واجور بود.
از کلویی شنیده بودم که جئون ادم خشنی و هرکسی که از کارش سرپیچی کنه رو توی اتاق شکنجه ، تنبیه میکنه.
گرم صحبت با کلویی بودم که صدای کفشی توجهمو به خودش جلب کرد
سرمو برگردوندم و با مردی مواجه شدم که جذابیتش هوش از سرم پروند .
********
بچه ها از پارت بعدی به بعد قراره هیجانی تر بشه
بچه تر که بودم از مادرم اشپزی یاد گرفته بودم اما زن عمو هم که عین مادر بود برام بهم اشپزی یاد داده بود.
بقیه خدمتکارا هم در حال پخت و پز بودن تا اینکه بااخره وقت موعد فرا رسیده همه خدمتکارا رفتن تا آماده بشن در الان ساعت ۷:۳۰ بود و مهمونی ساعت ۸ شروع میشد . یه لباس رو یه تخت بود که همونو برداشتم پوشیدم . ارایش ساده ای هم کردم به خاطر اینکه ارایش غلیظ کردن برای خدمتکارا ممنوع بود .
وقتی کارم تموم شد رفتم پایینو فهمیدم که لباس منم مثل لباس بقیه خدمتکاراست .
عمارت از تمیزی برق میزد میز غذا پر از غذاهای جور واجور بود.
از کلویی شنیده بودم که جئون ادم خشنی و هرکسی که از کارش سرپیچی کنه رو توی اتاق شکنجه ، تنبیه میکنه.
گرم صحبت با کلویی بودم که صدای کفشی توجهمو به خودش جلب کرد
سرمو برگردوندم و با مردی مواجه شدم که جذابیتش هوش از سرم پروند .
********
بچه ها از پارت بعدی به بعد قراره هیجانی تر بشه
۳.۸k
۰۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.