وقتی عاشق مربیم شدم
وقتی عاشق مربیم شدم
پارت⑧
معذرت یکم دیر اپلود کردم
*مکالمه تهیونگ با خاهرش*
تهیونگ: الو نیجوها میتونی بیای امشب پیشم
_عااا داداشی ببخشید امشب نمیتونمم
تهیونگ: اما.. اما... پوفففف باشه
* پایان مکالمه*
تهیونگ: عام.. متاسفم ولی خاهرم نمیتونه بیاد
ا/ت: خب.. خب من.. من میرم
تهیونگ: نه.. نه.. نه... من خونم دوتا اتاق داره میتونی تو اون یکی اتاق بخوابی
ا/ت: ب.. باشه
ویو کوک *
هوفف امشب نمیتونم برم خونه با بابام بحث کردم نمیخام برم خونه شعرو وراشو گوش کنم پس میرم خونه تهیونگ کلید خونشو دارم اروم میرم که بیدار نشه
چند دقیقه بعد*
خب رسیدم. رفتم بالا یه نودل خوردم خیلی اروم بعد رفتم. تو اتاق خوابیدم یکی کنارم بود. فک کنم تهیونگه
یکم فک کردم که امروز خیلی. زود عصبی شدم پس بغلش کردمو اروم گفتم. ببخشید پسر. زیادی عصبی بودم. بعدم خوابیدم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هوووو داره جالب میشهه
لایکا بالا بره ها
پارت⑧
معذرت یکم دیر اپلود کردم
*مکالمه تهیونگ با خاهرش*
تهیونگ: الو نیجوها میتونی بیای امشب پیشم
_عااا داداشی ببخشید امشب نمیتونمم
تهیونگ: اما.. اما... پوفففف باشه
* پایان مکالمه*
تهیونگ: عام.. متاسفم ولی خاهرم نمیتونه بیاد
ا/ت: خب.. خب من.. من میرم
تهیونگ: نه.. نه.. نه... من خونم دوتا اتاق داره میتونی تو اون یکی اتاق بخوابی
ا/ت: ب.. باشه
ویو کوک *
هوفف امشب نمیتونم برم خونه با بابام بحث کردم نمیخام برم خونه شعرو وراشو گوش کنم پس میرم خونه تهیونگ کلید خونشو دارم اروم میرم که بیدار نشه
چند دقیقه بعد*
خب رسیدم. رفتم بالا یه نودل خوردم خیلی اروم بعد رفتم. تو اتاق خوابیدم یکی کنارم بود. فک کنم تهیونگه
یکم فک کردم که امروز خیلی. زود عصبی شدم پس بغلش کردمو اروم گفتم. ببخشید پسر. زیادی عصبی بودم. بعدم خوابیدم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
هوووو داره جالب میشهه
لایکا بالا بره ها
۱۲.۷k
۱۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.