پرات ۱
کارینا: خب بلاخره دبیو کردم اولین کامبکمو که دادم دومین کامبکم که با پکی دادم خب سومین کامبک رو با آیو میدم
*رفتن به پی آیو
کارینا: سلام من کارینا هستم میشه باهم همکاری کنیم؟
آیو: سلام حتما خب درباره چی باشه
کارینا: شکست عشقی چطوره؟
آیو: خوبه
آهنگ رو نوشتن این همکاری خیلی صمیمیمون کرد خوبه یه دوست جدید
پیدا کرده بودم این دوستی ادامه پیدا میکرد و ما دوتا بهم نزدیک میشدیم اون درباره کسی که عاشقش شده بود صبحت میکرد منم بهش دلداری میدادم
اون بعد چند وقت با عشقش قرار میزاشت بعدش
من شروع کردم به نوشتن یه رمان به اسم «این عشقه؟»
یجورایی میشه گفت همه چی از اون رمان شروع شد درسته تهیونگ دوست پسر آیو اومد پی ویمو پرسید که نقش اصلی رمانت کیه و من گفتم خودمو دوست دخترت اونم برگشت گفت دوست دخترم؟
همونموقع بود که متوجه شدم کات کردنو و گفتم متظورم خودمو آیو بود
درسته این بدترین چیزی بود که میتونستم بفهمم
همینجور میگذشت و منو آیو و تهیونگ به هم نزدیکتر میشدیم و صمیمی تر میشدیم
و همه چی خوب پیش میرفت تا وقتی که این اتفاق افتاد...
*رفتن به پی آیو
کارینا: سلام من کارینا هستم میشه باهم همکاری کنیم؟
آیو: سلام حتما خب درباره چی باشه
کارینا: شکست عشقی چطوره؟
آیو: خوبه
آهنگ رو نوشتن این همکاری خیلی صمیمیمون کرد خوبه یه دوست جدید
پیدا کرده بودم این دوستی ادامه پیدا میکرد و ما دوتا بهم نزدیک میشدیم اون درباره کسی که عاشقش شده بود صبحت میکرد منم بهش دلداری میدادم
اون بعد چند وقت با عشقش قرار میزاشت بعدش
من شروع کردم به نوشتن یه رمان به اسم «این عشقه؟»
یجورایی میشه گفت همه چی از اون رمان شروع شد درسته تهیونگ دوست پسر آیو اومد پی ویمو پرسید که نقش اصلی رمانت کیه و من گفتم خودمو دوست دخترت اونم برگشت گفت دوست دخترم؟
همونموقع بود که متوجه شدم کات کردنو و گفتم متظورم خودمو آیو بود
درسته این بدترین چیزی بود که میتونستم بفهمم
همینجور میگذشت و منو آیو و تهیونگ به هم نزدیکتر میشدیم و صمیمی تر میشدیم
و همه چی خوب پیش میرفت تا وقتی که این اتفاق افتاد...
۳.۲k
۱۵ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.