پارت ۱۳
پرش زمانی توی هتل
نونا: جیمین من دلم خیلی درد میکنه
جیمین: نکنه بچه دارا میاد هااااا
نونا: احمق نه ماه طول میکشه
جیمین: اااا راستمیگی خب بیا بریم بیمارستان
نونا بریم
نونا: سلام اقای دکتر خوبین
دکتر: سلام لطفا بشین رو تخت
نونا: باشه
دکتر: دخترم شما.... خب.... متاسفانه بچه سقت شد 😔
نونا: چییی نه نمیشه نهه، جیمین(با داد)
جیمین: چیشده
نونا: جیمین دکتر میگه بچه سقت شده
جیمین: چی کار کنم دوباره بیاد
دکتر: وا چه سوالی معلومه بکنش
جبمین: راست میگه دکتر
نونا: نه نه نه خفه شین هر دوتاتون من میرم یک فکری بکنم
رفت بیرون
جیمین: رفت دست نونا رو گرفت سوار ماشینش کرد رفت توی یکی از اتاغ های بار و اسمات 🫣🫣🫣🫣🫣🫣🫣🤤🤤🤤
نونا: نکن دل درد دارم عوضی
جیمین: بیبی به ددیت میگی عوضی
نونا: اشغال ولم کن
جیمین: الان بهت نشونمیدم کی عوضی
نونا: ای ای ای نکن ولم کن
جیمین: خفه
ویو نونا
من حالم بدجور بد شده بود خیلی محکم گازش گرفتم از توم کشیدم بیرون لباس پوشیدم و رفتم
پایان
نونا: جیمین من دلم خیلی درد میکنه
جیمین: نکنه بچه دارا میاد هااااا
نونا: احمق نه ماه طول میکشه
جیمین: اااا راستمیگی خب بیا بریم بیمارستان
نونا بریم
نونا: سلام اقای دکتر خوبین
دکتر: سلام لطفا بشین رو تخت
نونا: باشه
دکتر: دخترم شما.... خب.... متاسفانه بچه سقت شد 😔
نونا: چییی نه نمیشه نهه، جیمین(با داد)
جیمین: چیشده
نونا: جیمین دکتر میگه بچه سقت شده
جیمین: چی کار کنم دوباره بیاد
دکتر: وا چه سوالی معلومه بکنش
جبمین: راست میگه دکتر
نونا: نه نه نه خفه شین هر دوتاتون من میرم یک فکری بکنم
رفت بیرون
جیمین: رفت دست نونا رو گرفت سوار ماشینش کرد رفت توی یکی از اتاغ های بار و اسمات 🫣🫣🫣🫣🫣🫣🫣🤤🤤🤤
نونا: نکن دل درد دارم عوضی
جیمین: بیبی به ددیت میگی عوضی
نونا: اشغال ولم کن
جیمین: الان بهت نشونمیدم کی عوضی
نونا: ای ای ای نکن ولم کن
جیمین: خفه
ویو نونا
من حالم بدجور بد شده بود خیلی محکم گازش گرفتم از توم کشیدم بیرون لباس پوشیدم و رفتم
پایان
۴.۷k
۱۳ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.