نغمه عشق پارت 4

دو ماه بعد:
_بله آقای کیم همه چیزایی که خواسته بودین تو پرونده هست
تهیونگ میبینه که جونگ کوک داره با عجله به سمت بیرون شرکت میره
+باشه پرونده رو بزارین رو میز کار من
سریع جلو میره و دستشو میگیره
_جونگ کوک چی شده؟
+هیونگ یونا حالش خوب نیست..
تهیونگ لبخندی میزنه
_برو ماشینتو روشن کن منم الان میام
+هیونگ...
_برو دیگه!
جونگ کوک میره ماشینشو روشن کنه و تهیونگ به سمت اتاقش میره تا وسایلشو برداره
و با خودش با لبخند و زیر لب میگه
_داری پاپا میشی جونگ کوکی من!
بعد از برداشتن کیف و کتش میره به اتاق جونگ کوک تا کت اونو هم براش ببره وقتی کتشو برمیداره روی میز چند تا عکس میبینه که خیلی آشنان عکسای خودش و جونگ کوک از بچگی تا الان نگاهی بهشون میندازه اما باید سریع تر بره پس به پارکینگ میره که میبینه جونگ کوک پشت فرموت منتظرشه و نگرانه
_پیاده شو برو اون طرف بشین من رانندگی میکنم
+هیونگ...
_با این حال بشینی پشت فرمون تضمینی نیست که به کشتنمون ندی
جونگ کوک پیاده میشه و میره اون سمت میشیه تهیونگ ماشین رو روشن میکنه و به سمت بیمارستانی که جونگ کوک میگه یونا اونجاست حرکت میکنه

ادامه دارد...
#نغمه_عشق
#فیکشن
#فیک_تهکوک
#فیک_ویکوک
#Taekook
#Vkook