★ 🎀 پارت 5 🎀 ★
★ 🎀 پارت 5 🎀 ★
آن روزه بارانی💦🖤
رزی: بلع می شه
رزی: شمارم رو بش دادم اونم شمارش رو بم داد و گفت مرسی منم گفتم خواهش خواستم سوار ماشین شم واییی یادم نبود
جیمین :چیزی شده
رزی: هیچی یادم رفته بود ماشین خرابه
جیمین: خب من می برمتون
رزی: نه مرسی مزاحم نمی شم. پیاده می رم
جیمین: نه مراحمید با ماشین ۵ دیقه می رسونمتون
رزی: ام باشه مرسی
رزی: تو راه بودیم ازش پرسیدم تو که ماشین داری پس چرا پیاده تو خیابون راه می رفتی من ماشینم خراب بود
جیمین: بعضی وقتا دوست دارم پیاده برم خونه
رزی: اها
خب اصلا می دونید کجاس آدرس
جیمین: نه
رزی: پس کجا می رید
راوی : رزی ادرس رو بش داد و رسوندم هوتل
پایان صحبت راوی🔮
جیمین: هوتل می ری ؟
رزی: ام خب راستش داستانش طولانیه برای همین تو هوتلم
جیمین: خب بیا خونه ی من من بیشتر وقتا خونه نیستم
رزی : اخه باشه
راوی : جیمین بردش خونشون و. و لباساش رو عوض کرد و رفت بیرون
پایان صحبت راوی
پایان پارت 5💜
آن روزه بارانی💦🖤
رزی: بلع می شه
رزی: شمارم رو بش دادم اونم شمارش رو بم داد و گفت مرسی منم گفتم خواهش خواستم سوار ماشین شم واییی یادم نبود
جیمین :چیزی شده
رزی: هیچی یادم رفته بود ماشین خرابه
جیمین: خب من می برمتون
رزی: نه مرسی مزاحم نمی شم. پیاده می رم
جیمین: نه مراحمید با ماشین ۵ دیقه می رسونمتون
رزی: ام باشه مرسی
رزی: تو راه بودیم ازش پرسیدم تو که ماشین داری پس چرا پیاده تو خیابون راه می رفتی من ماشینم خراب بود
جیمین: بعضی وقتا دوست دارم پیاده برم خونه
رزی: اها
خب اصلا می دونید کجاس آدرس
جیمین: نه
رزی: پس کجا می رید
راوی : رزی ادرس رو بش داد و رسوندم هوتل
پایان صحبت راوی🔮
جیمین: هوتل می ری ؟
رزی: ام خب راستش داستانش طولانیه برای همین تو هوتلم
جیمین: خب بیا خونه ی من من بیشتر وقتا خونه نیستم
رزی : اخه باشه
راوی : جیمین بردش خونشون و. و لباساش رو عوض کرد و رفت بیرون
پایان صحبت راوی
پایان پارت 5💜
۶.۶k
۲۶ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.