وانشات کوتاه از تهیونگ!
سال¹⁹⁸⁰..توی پاییز..هوایسردخشک..ولی با برگ های رنگی قرمز و نارنجی.. زرد..
دختر تو مغازه گلفروشی کار میکرد..باعلاقه داشت..تنها شاخه گل ارکیده موردعلاقه ش رو بو میکشید..
:هووم..دقیقا همین باعث شده ک جزوی از علایقم باشی!
ک فردی وارد مغازه شد..ک با زنگوله بالای در صدا در اومد..و نظر دختر رو ب خودش جلب کرد..اون یه مرد قد بلند..ک نصفش هم نمیشد..چشایی قهوه ای کشیده..موهای بِهَم ریخته ک زیباش کرده بود..دستا و چشمایی کشیده..عطر تلخ تازه ای ک زده بود..باعث شد..دختر چند ثانیه ای تو دنیا نباشه..و سریعا..گل رو ب پشت کمرش برد..تا
مرد..یه درصد هم نتونه اون گل رو انتخا کنه..چون خیلی اون رو دوست داشت..
-اما من اون گل رو میخواستم!!
یه درصد هم از بین رفت و شد صددرصد!!..سرمو اوردم بالا..و نگاش کردم:
این؟!
-نه!..
پسر نزدیکش شد..درحدی ک دو قدم فاصله بین اون دوتا بود..و اشاره کرده ب دختر:منظورم تویی!
دختر..تک خنده از خجالت و لاس زنیش زد و سرشو پایین انداخت..بعد چند ثانیه نگاش کرد:این رو میخوای؟.....درحالی ک منظورش ارکیده بود!
-چقد دیگه باید این ارکیده رو بخرم و بیام اینجا..تا بفهمی..دوست دارم..شکوفه کوچولو؟
...
ایندفعهکامنتهاروبازمیزارمبگیدچطوربود..
A_shinigamy_army
دختر تو مغازه گلفروشی کار میکرد..باعلاقه داشت..تنها شاخه گل ارکیده موردعلاقه ش رو بو میکشید..
:هووم..دقیقا همین باعث شده ک جزوی از علایقم باشی!
ک فردی وارد مغازه شد..ک با زنگوله بالای در صدا در اومد..و نظر دختر رو ب خودش جلب کرد..اون یه مرد قد بلند..ک نصفش هم نمیشد..چشایی قهوه ای کشیده..موهای بِهَم ریخته ک زیباش کرده بود..دستا و چشمایی کشیده..عطر تلخ تازه ای ک زده بود..باعث شد..دختر چند ثانیه ای تو دنیا نباشه..و سریعا..گل رو ب پشت کمرش برد..تا
مرد..یه درصد هم نتونه اون گل رو انتخا کنه..چون خیلی اون رو دوست داشت..
-اما من اون گل رو میخواستم!!
یه درصد هم از بین رفت و شد صددرصد!!..سرمو اوردم بالا..و نگاش کردم:
این؟!
-نه!..
پسر نزدیکش شد..درحدی ک دو قدم فاصله بین اون دوتا بود..و اشاره کرده ب دختر:منظورم تویی!
دختر..تک خنده از خجالت و لاس زنیش زد و سرشو پایین انداخت..بعد چند ثانیه نگاش کرد:این رو میخوای؟.....درحالی ک منظورش ارکیده بود!
-چقد دیگه باید این ارکیده رو بخرم و بیام اینجا..تا بفهمی..دوست دارم..شکوفه کوچولو؟
...
ایندفعهکامنتهاروبازمیزارمبگیدچطوربود..
A_shinigamy_army
۸.۷k
۰۱ خرداد ۱۴۰۳