سیدی هر چه بودم و هستم
سیدی هر چه بودم و هستم
به ضریح تو دست دل بستم
تو رئوفی و من زمینخورده
تو بلندی و من همه پستم
بس که بگرفتهاید تحویلم
فکر کردم که از شما هستم
عهد بستم دگر گنه نکنم
باز هم عهد خویش بشکستم
عوض آنکه دست رد بزنی
باز بگرفتی از کرم دستم
روز اول اجازهام دادید
بر شما خانواده پیوستم
آتش ار سوزدم نمیفهمم
بس که از کوثر تو سرمستم
نگـذاری برنـد در نـارم
به همه گفتهام رضا دارم
به ضریح تو دست دل بستم
تو رئوفی و من زمینخورده
تو بلندی و من همه پستم
بس که بگرفتهاید تحویلم
فکر کردم که از شما هستم
عهد بستم دگر گنه نکنم
باز هم عهد خویش بشکستم
عوض آنکه دست رد بزنی
باز بگرفتی از کرم دستم
روز اول اجازهام دادید
بر شما خانواده پیوستم
آتش ار سوزدم نمیفهمم
بس که از کوثر تو سرمستم
نگـذاری برنـد در نـارم
به همه گفتهام رضا دارم
۱.۸k
۲۰ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.