پارت ۱
میا
با کوک دوباره دعوا کرده بودم
و با چاقو زدمش
پلیسا دنبالم میومدن منم با تموم
سرعتم میدویدم
رفتم داخل یه کوچه که جای نبود ک فرار کنم دیوار بود آروم دستامو بردم بالا و با ی لبخند برگشتم
یانگ: تکون نخور
میا: شما دیگ منو گرفتین چرا باید کاری کنم
یانگ: میدونم میخای فرار کنی
میا: چجوری؟ شما منو گرفتین (پوزخند)
یانگ: بگیرینش
میا: هی هی نزدیکم نشید
(آروم آروم اومد و دستاشو آورد جلو چاقو
رو داد و گف دستبند بزنیم
زدیم و سوار ماشین شدیم)
میا: هی احمق میخام کفشامو دربیارم پاهام درد میکنن
یانگ: رسیدیم میخای بدون کفش بیای پایین
میا: اره به تو چه میخام چیکار کنم؟
یانگ: درست حرف بزن
میا: اوکی (لبخند فیک)
یانگ: خودم درشون میارم
درشون آورد و بدون کفش اومدم پایین
میا: میدونی خیلی وقته نیومدم اینجا (پوزخند)
یانگ: ....
ویو میا
اعصابم خورد بود سعی کردم
آروم باشم بدون کفش بودم
همه بهم نگا میکردم منم ی لبخند مصنوعی
میزدم
یانگ: بشین اینجا
میا: اوکی (نشست)
با کوک دوباره دعوا کرده بودم
و با چاقو زدمش
پلیسا دنبالم میومدن منم با تموم
سرعتم میدویدم
رفتم داخل یه کوچه که جای نبود ک فرار کنم دیوار بود آروم دستامو بردم بالا و با ی لبخند برگشتم
یانگ: تکون نخور
میا: شما دیگ منو گرفتین چرا باید کاری کنم
یانگ: میدونم میخای فرار کنی
میا: چجوری؟ شما منو گرفتین (پوزخند)
یانگ: بگیرینش
میا: هی هی نزدیکم نشید
(آروم آروم اومد و دستاشو آورد جلو چاقو
رو داد و گف دستبند بزنیم
زدیم و سوار ماشین شدیم)
میا: هی احمق میخام کفشامو دربیارم پاهام درد میکنن
یانگ: رسیدیم میخای بدون کفش بیای پایین
میا: اره به تو چه میخام چیکار کنم؟
یانگ: درست حرف بزن
میا: اوکی (لبخند فیک)
یانگ: خودم درشون میارم
درشون آورد و بدون کفش اومدم پایین
میا: میدونی خیلی وقته نیومدم اینجا (پوزخند)
یانگ: ....
ویو میا
اعصابم خورد بود سعی کردم
آروم باشم بدون کفش بودم
همه بهم نگا میکردم منم ی لبخند مصنوعی
میزدم
یانگ: بشین اینجا
میا: اوکی (نشست)
۵.۴k
۰۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.