یادش بخیر وقتی بچه بودیم میرفتیم عید دیدنی خونه فامیلامون
یادش بخیر وقتی بچه بودیم میرفتیم عید دیدنی خونه فامیلامون
آخرش که میخواستیم از اونجا بیاییم منتظر عیدی بودیم
اونام نمیدادن ما هم فکر میکردیم شاید یادشون رفته
مجبور میشدیم دو سه بار بند کفشمونو باز کنیم تا شاید فرجی بشه !
آخرش که میخواستیم از اونجا بیاییم منتظر عیدی بودیم
اونام نمیدادن ما هم فکر میکردیم شاید یادشون رفته
مجبور میشدیم دو سه بار بند کفشمونو باز کنیم تا شاید فرجی بشه !
۱.۷k
۱۱ شهریور ۱۳۹۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.