تک پارتی از جیمین

نام:قلب عاشق
+جیمیننننن
_جونممممم
+هیچی میگم دوست دارم
_آخ گلببممممم اکلیلی شدددد
+🥺
_خب بپوش بریم شهر بازی
+هوراااا
_امروز یه حس خیلی بدی داشتم سعی کردم خیلی خوش بگذرونم به همراه زندگیم
+امروز یه حس گندی داشتم انگار زندگیم در حال تموم شدنه با تکون دادن سرم افکار مزخرفمو کنار زدم
_ا/ت کجایی بدو دیگه
+اومدم عشقم
+با این لباس کیوت خیلی خوردنی شدی بیبی
+شروع کرد به بوسیدنم
(از زبون نویسنده یعنی من:کی میدونه شاید این آخرن بوسه باشه شاید این آخرن عشقم گفتن باشه شاید این پایان شادی ها برای هردوشون و جایگزین شدن غم و درد براشون باشه هیچکس از امروز و فردای خودش خبرا نداره)
(پرش زمانی بعد از شهر بازی)
+داشتم لباس عوض میکردم فقط ش. و. ر. ت. و س. و. ت. ی. ن. تنم بود که جیمین اومد تو
+یاااا جیمیناااا برو بیرون
_نمیخوام برم
+خب دقیقا میخوای چیکار کنی(خنده)
_شاید یکم شیطونی(خنده)
+اوممم پس خیلی شیطونی در انتظارمونه هوم؟
_آره بیب
(ولی شاید نباشه این درد حقیقته تلخیه که همه تجربش میکنن و هر موقع بحث از کسی که رفته میشه آه میکشن و بغض گلوشونو قورت میدن بعضی ها زندگی خودشون هم تموم میکنن تا اون دنیا با عشقشون خوش باشن ولی همونطور که از قدیما میگن هیچکس از امروز و فردای خودش خبر نداره کسی نمیدونه پایان یک عشق زیبا کجا و کی تموم میشه)
+صبح با دل دردشدیدی