یاد گرفتم ڪه :
یاد گرفتم ڪه :
1 _ با احمق بحث نڪنم و بگذارم در دنیاے احمقانه خویش خوشبخت زندگے ڪند
2 _ با وقیح جدل نڪنم ، چون چیزے براے از دست دادن ندارد و روحم را تباه میڪتد
3 _ از حسود دورے ڪنم ، چون اگر دنیا را هم به او تقدیم ڪنم باز از من بیزار خواهد بود
4 _ تنهایے را به بودن در جمعے ڪه به آن تعلق ندارم ترجیح دهم
1 _ با احمق بحث نڪنم و بگذارم در دنیاے احمقانه خویش خوشبخت زندگے ڪند
2 _ با وقیح جدل نڪنم ، چون چیزے براے از دست دادن ندارد و روحم را تباه میڪتد
3 _ از حسود دورے ڪنم ، چون اگر دنیا را هم به او تقدیم ڪنم باز از من بیزار خواهد بود
4 _ تنهایے را به بودن در جمعے ڪه به آن تعلق ندارم ترجیح دهم
۹.۵k
۱۶ بهمن ۱۴۰۲