عشق سخت پارت ۴
_یک احترام گذاشتن بهمون دو تو کارهای ما دخالت نمی کنین سه بی اجازه تواتاق هامون نمی یاید تموم شد حالا می خوای بری برو (جدی )
+(پوزخند)
ا/ت ویو
یعنی چی قانون من که گوش نمیدم از اتاق رفتم بیرون رفتم تو اتاق خودم تو اتاق حمام بود لباسام رو در آوردم و رفتم حموم وان پر شد نشستم تو وان آب خنک بهم آرامش میداد
یادم افتاد که چند روز پیش داخل یه شرکت درخواست کار داده بودم قرار بود امروز بهم جواب بدن خدا کنه قبول کنن
خودمو شستم و اومدم بیرون در کمد رو باز کردم یه لباس راحتی برداشتم حوله رو از تنم در اوردم و لباس رو پوشیدم رفتم سمت میز ارایشی سشوار رو برداشتم و شروع کردم به خشک کردن موهام
داشتم موهام رو خشک می کردم که یه پیامک برام اومد توجهی بهش نکردم موهامو خشک کردم و رفتم نشستم رو تخت گوشیم رو برداشتم وبازش کردم رفتم ببینم اون پیام چی بود از یه طرف ناشناس بود
بازش کردم
ایول ایول به عنوان منشی تو اون شرکت استخدام شدم گفته بود فردا ساعت ۸ صبح اونجا باشم خوشحال شدم نگاهی به ساعت کردم ساعت ۱۲ شب بود باید صبح زود پاشم پس تصمیم گرفتم بخوابم خوابیدم رو تخت و پتو رو رو خودم کشیدم کمکم چشمام سنگین شدو سیاهی مطلق...........
(صبح )
چشمام رو باز کردم نگاهی به ساعت کردم ساعت ۷و چهل دقیقه بود وای نه پاشدم لباسام رو پوشیدم (لباساشو میزارم )
و موهامو مرتب کردم رفتم اتاق جانگ شین
بدون در زدن رفتم داخل
+جانگ شین
..........&
+جانگ شین
&چیه ؟چیشده ؟(خوابالو )
+من باید برم سر کار اگر کسی گفت پس ا/ت کجاست نگو رفتم سر کار بگو رفته بیرون پیش دوستش
&باشه خیالت راحت (خوابالو )
سریع از اتاق اومدم بیرون رفتم پایین از در عمارت رفتم بیرون که یکی از نگهبانا گفت :
نگهبانه :خانم جایی تشریف می برید
+میخوام برم بیرون
نگهبانه :میخواید برسونیمتون
+نه خودم میرم
نمی خواستم کسی متوجه بشه من دارم میرم سر کار
از عمارت رفتم بیرون یه تاکسی کردم و رفتم سمت شرکت
تهیونگ ویو
صبح پاشدم که برم شرکت منشی قبلی رو اخراج کردم یکی دیگه رو استخدام کردم
یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و آماده شدم برم شرکت ساعت ۷ بود
ا/ت ویو رسیدم دم در اون شرکت پول تاکسی رو حساب کردم و رفتم داخل یه خانوم میانسالی اونجا بود به طرفم اومد
خانم کانگ:شما ا/ت هستین؟
+بله
^(علامت کانگ )
^بفرماید شما از الان منشی آقای کیم هستین می تونین کارتون رو شروع کنید دفتر رئیس اونجاست براتون شرایط کاری رو توضیح میدن
+ممنون
رفتم سمت اون اتاق در زدم
_بیا داخل
رفتم تو
اون...اون................
خ
م
ا
ر
ی
🗿🗿🗿
شرطا
۲۵ لایک
۱۷ کامنت
بایییییی تا پارت های بعد
+(پوزخند)
ا/ت ویو
یعنی چی قانون من که گوش نمیدم از اتاق رفتم بیرون رفتم تو اتاق خودم تو اتاق حمام بود لباسام رو در آوردم و رفتم حموم وان پر شد نشستم تو وان آب خنک بهم آرامش میداد
یادم افتاد که چند روز پیش داخل یه شرکت درخواست کار داده بودم قرار بود امروز بهم جواب بدن خدا کنه قبول کنن
خودمو شستم و اومدم بیرون در کمد رو باز کردم یه لباس راحتی برداشتم حوله رو از تنم در اوردم و لباس رو پوشیدم رفتم سمت میز ارایشی سشوار رو برداشتم و شروع کردم به خشک کردن موهام
داشتم موهام رو خشک می کردم که یه پیامک برام اومد توجهی بهش نکردم موهامو خشک کردم و رفتم نشستم رو تخت گوشیم رو برداشتم وبازش کردم رفتم ببینم اون پیام چی بود از یه طرف ناشناس بود
بازش کردم
ایول ایول به عنوان منشی تو اون شرکت استخدام شدم گفته بود فردا ساعت ۸ صبح اونجا باشم خوشحال شدم نگاهی به ساعت کردم ساعت ۱۲ شب بود باید صبح زود پاشم پس تصمیم گرفتم بخوابم خوابیدم رو تخت و پتو رو رو خودم کشیدم کمکم چشمام سنگین شدو سیاهی مطلق...........
(صبح )
چشمام رو باز کردم نگاهی به ساعت کردم ساعت ۷و چهل دقیقه بود وای نه پاشدم لباسام رو پوشیدم (لباساشو میزارم )
و موهامو مرتب کردم رفتم اتاق جانگ شین
بدون در زدن رفتم داخل
+جانگ شین
..........&
+جانگ شین
&چیه ؟چیشده ؟(خوابالو )
+من باید برم سر کار اگر کسی گفت پس ا/ت کجاست نگو رفتم سر کار بگو رفته بیرون پیش دوستش
&باشه خیالت راحت (خوابالو )
سریع از اتاق اومدم بیرون رفتم پایین از در عمارت رفتم بیرون که یکی از نگهبانا گفت :
نگهبانه :خانم جایی تشریف می برید
+میخوام برم بیرون
نگهبانه :میخواید برسونیمتون
+نه خودم میرم
نمی خواستم کسی متوجه بشه من دارم میرم سر کار
از عمارت رفتم بیرون یه تاکسی کردم و رفتم سمت شرکت
تهیونگ ویو
صبح پاشدم که برم شرکت منشی قبلی رو اخراج کردم یکی دیگه رو استخدام کردم
یه دوش ۱۰ مینی گرفتم و آماده شدم برم شرکت ساعت ۷ بود
ا/ت ویو رسیدم دم در اون شرکت پول تاکسی رو حساب کردم و رفتم داخل یه خانوم میانسالی اونجا بود به طرفم اومد
خانم کانگ:شما ا/ت هستین؟
+بله
^(علامت کانگ )
^بفرماید شما از الان منشی آقای کیم هستین می تونین کارتون رو شروع کنید دفتر رئیس اونجاست براتون شرایط کاری رو توضیح میدن
+ممنون
رفتم سمت اون اتاق در زدم
_بیا داخل
رفتم تو
اون...اون................
خ
م
ا
ر
ی
🗿🗿🗿
شرطا
۲۵ لایک
۱۷ کامنت
بایییییی تا پارت های بعد
۲۴.۱k
۰۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.