شوهر سخت گیر من پارت 14
«شوهر سخت گیر من»
𝑃𝑎𝑟𝑡 ➊➍
فلش بک پیش رادیکا
+دخترم خودت خوب میدونی عروسم حاملس و دیگه نمیتونیم نقش مونو عملی کنیم
÷ من کوک رو دوست دارم ولی خوشحالیش مهمتره پس من میرم
+نه دخترم نرو
÷نه خاله جون من میرم دیگه
+قسمت میدم
÷فقط بخاطر شما نمیرم
+*لبخند* بیا بغلم
رادیکا تو ذهنش:
اه درسته حامله ای ا.ت ولی من نقشه های بهتری دارم
«پایان رادیکا ویو»
رادیکا رفت اتاق ا.ت تا بهش تبریک بگه
÷اجازه هست بیام
ا.ت:ن..
کوک:بیا
کو اروم به ا.ت گفت:داری چیکار میکنی
÷سلام
ا.ت: سلام کاری داشتی
÷اومدم تبریک بگم
ا.ت: حالا گفتی برو
کوک: خیلی ممنونم
÷خاهش من دیگه برم
ا.ت: به سلامت
رادیکا رفت
ذهن رادیکا:
فکر کنم ا.ت از بچه راضی نیس اینطوری کارم اسون تره هه(پوزخند)
کوک: این چه طرز حرف زدن با مهمونه(اون مهمون نیس خون خراب کنه)
ا.ت: ول کن
کوک: بخاب دیگه
ا.ت: خابم نمیاد
کوک: بغلت کنم خابت میاد
ا.ت: اره بیا
کوک و ا.ت خوابیدن
نکته ➊: ا.ت همون ا/ت هس
نکته ➋: ا/ت یعنی الفش میشه اسم ت یعنی تو پس ا/ت معنیش میشه اسم تو
مثلا کوک میگه ا/ت بیا و شما اسم خودتونو فرض کنین مثلا اسم یکیتون سکینه هست کوک میگه سکینه بیا
«چند روز بعد»
رادیکا ویو:
ا.ت خانوم امروز اشی برات بپزم که ازش لذت ببری
زود رفتم 2 لیوان رو برداشتم توشون شیر ریختم و تو یکیشون مرگ موش ریختم و با قاشق هم زدم من یه چند دقیقه رفتم تا شکر رو بیارم داشتم یه قاشق شکر برمیداشتم که
÷خدا تو کدوم یکی مرگ موش بود
اها فکر کنم این
شکر رو توشون ریختم و بردم اتاق ا.ت
÷میتونم بیام
ا.ت: بیا
÷این شیر رو بگیر خاله گفت برات بیارم
ا.ت: بدش
ا.ت ویو:
نمیدونستم اون شیر رو بخورم یا نه
÷نترس چیزی توشون نریختم بیا واسه خودمم درست کردم
رادیکا اون شیر رو خورد شاید تو شیر چیزی نباشه پس منم شیر رو خوردم
ا.ت: ممنون
رادیکا از اتاقم رفتم
نکته ➊: ا.ت به خانوادش گفته که حاملس
ذهن رادیکا:
هه تا چند لحضه دیگه بچه ای نمیمونه کارت تمومه خانوم جئون ا.ت نه نه من میشم جئون رادیکا(ایش بهش اصلا نمیاد اه اه) و تو میشی هو ا.ت ههههه(مثلا خنده)
راوری: معلوم نبود عاقبت ا.ت و بچش چی میشه شاید بچه ی ا.ت میمیرد و کوک ا.ت رو طلاق میداد و با رادیکا ازدواج میکرد معلوم نبود. .
ادامه دارد........
ﮩ٨ـﮩﮩ٨ـا بیب🍷گه میخای پارت بعدی رو میخای بخونی لایکﮩ٨ـﮩﮩ٨ـ
شرط:
لایک ⓿➐
کامنت: اجباربه حتما یه کامنت بزارین و گرنه تا ➎شنبه ی اینده خبری از پارت بعدی نیس
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
𝑃𝑎𝑟𝑡 ➊➍
فلش بک پیش رادیکا
+دخترم خودت خوب میدونی عروسم حاملس و دیگه نمیتونیم نقش مونو عملی کنیم
÷ من کوک رو دوست دارم ولی خوشحالیش مهمتره پس من میرم
+نه دخترم نرو
÷نه خاله جون من میرم دیگه
+قسمت میدم
÷فقط بخاطر شما نمیرم
+*لبخند* بیا بغلم
رادیکا تو ذهنش:
اه درسته حامله ای ا.ت ولی من نقشه های بهتری دارم
«پایان رادیکا ویو»
رادیکا رفت اتاق ا.ت تا بهش تبریک بگه
÷اجازه هست بیام
ا.ت:ن..
کوک:بیا
کو اروم به ا.ت گفت:داری چیکار میکنی
÷سلام
ا.ت: سلام کاری داشتی
÷اومدم تبریک بگم
ا.ت: حالا گفتی برو
کوک: خیلی ممنونم
÷خاهش من دیگه برم
ا.ت: به سلامت
رادیکا رفت
ذهن رادیکا:
فکر کنم ا.ت از بچه راضی نیس اینطوری کارم اسون تره هه(پوزخند)
کوک: این چه طرز حرف زدن با مهمونه(اون مهمون نیس خون خراب کنه)
ا.ت: ول کن
کوک: بخاب دیگه
ا.ت: خابم نمیاد
کوک: بغلت کنم خابت میاد
ا.ت: اره بیا
کوک و ا.ت خوابیدن
نکته ➊: ا.ت همون ا/ت هس
نکته ➋: ا/ت یعنی الفش میشه اسم ت یعنی تو پس ا/ت معنیش میشه اسم تو
مثلا کوک میگه ا/ت بیا و شما اسم خودتونو فرض کنین مثلا اسم یکیتون سکینه هست کوک میگه سکینه بیا
«چند روز بعد»
رادیکا ویو:
ا.ت خانوم امروز اشی برات بپزم که ازش لذت ببری
زود رفتم 2 لیوان رو برداشتم توشون شیر ریختم و تو یکیشون مرگ موش ریختم و با قاشق هم زدم من یه چند دقیقه رفتم تا شکر رو بیارم داشتم یه قاشق شکر برمیداشتم که
÷خدا تو کدوم یکی مرگ موش بود
اها فکر کنم این
شکر رو توشون ریختم و بردم اتاق ا.ت
÷میتونم بیام
ا.ت: بیا
÷این شیر رو بگیر خاله گفت برات بیارم
ا.ت: بدش
ا.ت ویو:
نمیدونستم اون شیر رو بخورم یا نه
÷نترس چیزی توشون نریختم بیا واسه خودمم درست کردم
رادیکا اون شیر رو خورد شاید تو شیر چیزی نباشه پس منم شیر رو خوردم
ا.ت: ممنون
رادیکا از اتاقم رفتم
نکته ➊: ا.ت به خانوادش گفته که حاملس
ذهن رادیکا:
هه تا چند لحضه دیگه بچه ای نمیمونه کارت تمومه خانوم جئون ا.ت نه نه من میشم جئون رادیکا(ایش بهش اصلا نمیاد اه اه) و تو میشی هو ا.ت ههههه(مثلا خنده)
راوری: معلوم نبود عاقبت ا.ت و بچش چی میشه شاید بچه ی ا.ت میمیرد و کوک ا.ت رو طلاق میداد و با رادیکا ازدواج میکرد معلوم نبود. .
ادامه دارد........
ﮩ٨ـﮩﮩ٨ـا بیب🍷گه میخای پارت بعدی رو میخای بخونی لایکﮩ٨ـﮩﮩ٨ـ
شرط:
لایک ⓿➐
کامنت: اجباربه حتما یه کامنت بزارین و گرنه تا ➎شنبه ی اینده خبری از پارت بعدی نیس
#فیک
#فیک_بی_تی_اس
#فیک_جونگکوک
#سناریو
#اسمات
#وانشات
۹۷.۶k
۲۵ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۵۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.