"وقتی زود قضاوتت کرد"
"وقتی زود قضاوتت کرد"
p6
« ویو ته ته »
حالم خیلی بده باورم نمیشه که مین ها بهم خیانت کرد مگه چی واسش کم گذاشتم چی دهمین پیکم رو بالا کشیدم
که در باز شد
جین:این چه وضعیه ته بلند شو ببینم
_ نمیخوام
جین: بده به من این مشروب رو
_ پسش بده
جین: نه تا نگی چیشده پسش نمیدم
_ "گریه"
جین : چیشده حرف بزن دیگه
_ چیزی نیست تو برو من میام
جین: باشه
جین از اتاق رفت بیرون منم رفتم حموم
«ویو مین ها»
رسیدم خونه از ماشین پیاده شدم و خداحافظی کردم و وارد حیاط شدو درو زدم که شوگا بازش کرد
+ سلام
شوگا: سلام کجا بودی
+ بیرون
شوگا : تا الان بیرون چیکار میکردی "عصبی"
+ ببخشید الان میشه بیام تو
شوگا رفت کنار و منم رفتم تو
+ سلام
همه: سلام
جین : چیکار کردی با ته
+ چی شده مگه
جین : ما باید اینو از تو بپرسیم تو دوست دخترشی نه ما
کوک: داره همینجوری گریه میکنه درو قفل کرده بازش هم نمیکنه
رفتم بالا دم در وایستادم صدای گریه هاش میومد
+ ته حالت خوبی چرا گریه میکنی
_ مگه برات مهمه
+ یعنی چی که برام مهمه از صبح که همینو میگی حرف بزن دیگه چیکارت کردم هاااان. " با داد "
_ خفه شو نمی خوام صدات رو بشنوم "فریاد همراه با بغض"
+ باشه من میرم ولی بعد اگه حالت خوب شد بهم "بگو بغض"
جوابی دریافت نکردم بدو بدو رفتم توی اتاقم خودم رو روی تخت انداختم و گریه میکردم
«ویو جیمین»
نشسته بودیم دور میز فقط جای ته مین ها خالی بود
از روی صندلی بلند شدم و رفتم طبقه بالا صدای گریه های مین ها میومد در اتاق رو زدم و واردش شدم
- چی شده مین ها چرا گریه میکنی
+ هق رفتار هق ته هق با هام هق خی هق خیلی عوض شده
- اشکاتو پاکن چطور دلت میاد همچین مروارید هایی رو بریزی
+ " اشکاشو پاک کرد"
- آفرین حالا بهم بگو چی شده
+ از صبح که شما رفتید رفتارش باهام سرد بود ازش حالش رو می پرسیدم فقط میگفت مگه برات مهمه الان هم وقتی بهش گفتم حالت خوبه هق بهم گفت خفه شم هق. "اشکاش دوباره ریخت"
- تو گریه نکن من میرم باهاش حرف می زنم
+ ممنونم که هستی جیمینا
- خواهش میکنم الان هم گریه نکن باشه
+ باشه شب بخیر
- شب تو هم بخیر
حمایت لطفاً
#فیک
p6
« ویو ته ته »
حالم خیلی بده باورم نمیشه که مین ها بهم خیانت کرد مگه چی واسش کم گذاشتم چی دهمین پیکم رو بالا کشیدم
که در باز شد
جین:این چه وضعیه ته بلند شو ببینم
_ نمیخوام
جین: بده به من این مشروب رو
_ پسش بده
جین: نه تا نگی چیشده پسش نمیدم
_ "گریه"
جین : چیشده حرف بزن دیگه
_ چیزی نیست تو برو من میام
جین: باشه
جین از اتاق رفت بیرون منم رفتم حموم
«ویو مین ها»
رسیدم خونه از ماشین پیاده شدم و خداحافظی کردم و وارد حیاط شدو درو زدم که شوگا بازش کرد
+ سلام
شوگا: سلام کجا بودی
+ بیرون
شوگا : تا الان بیرون چیکار میکردی "عصبی"
+ ببخشید الان میشه بیام تو
شوگا رفت کنار و منم رفتم تو
+ سلام
همه: سلام
جین : چیکار کردی با ته
+ چی شده مگه
جین : ما باید اینو از تو بپرسیم تو دوست دخترشی نه ما
کوک: داره همینجوری گریه میکنه درو قفل کرده بازش هم نمیکنه
رفتم بالا دم در وایستادم صدای گریه هاش میومد
+ ته حالت خوبی چرا گریه میکنی
_ مگه برات مهمه
+ یعنی چی که برام مهمه از صبح که همینو میگی حرف بزن دیگه چیکارت کردم هاااان. " با داد "
_ خفه شو نمی خوام صدات رو بشنوم "فریاد همراه با بغض"
+ باشه من میرم ولی بعد اگه حالت خوب شد بهم "بگو بغض"
جوابی دریافت نکردم بدو بدو رفتم توی اتاقم خودم رو روی تخت انداختم و گریه میکردم
«ویو جیمین»
نشسته بودیم دور میز فقط جای ته مین ها خالی بود
از روی صندلی بلند شدم و رفتم طبقه بالا صدای گریه های مین ها میومد در اتاق رو زدم و واردش شدم
- چی شده مین ها چرا گریه میکنی
+ هق رفتار هق ته هق با هام هق خی هق خیلی عوض شده
- اشکاتو پاکن چطور دلت میاد همچین مروارید هایی رو بریزی
+ " اشکاشو پاک کرد"
- آفرین حالا بهم بگو چی شده
+ از صبح که شما رفتید رفتارش باهام سرد بود ازش حالش رو می پرسیدم فقط میگفت مگه برات مهمه الان هم وقتی بهش گفتم حالت خوبه هق بهم گفت خفه شم هق. "اشکاش دوباره ریخت"
- تو گریه نکن من میرم باهاش حرف می زنم
+ ممنونم که هستی جیمینا
- خواهش میکنم الان هم گریه نکن باشه
+ باشه شب بخیر
- شب تو هم بخیر
حمایت لطفاً
#فیک
۱۹.۴k
۲۴ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.