فیکشن چانیول پارت ۱۹
شیطنت عشق💋
پارت نوزدهم
نویسنده:کیم او یون
چانیول نزدیکمون اومد خم شدیم و سلام کردیم
یورا:رئیس چان برای رئیس شدنت تبریک میگم
چانیول:ممنونم😏
جونگ میون:تو دلم فشش دادم انگار با پوزخند زاییده شده-_-
پوفی کردم و با خشکی گفتم برای رئیس شدنتون تبریک میگم و اون با یه پوزخند جواب داد
خدایااا شیطونه میگه خودمو بکشما
البته این ارزش مردن نداره
چانیول:از طوسی خوشت میاد؟
.چی؟
_اخه همیشه طوسی میپوشی(((:
.بله طوسی رنگ مورد علاقمه-_-
پسره ی فلان فلان شده|:
خب به تو چه/=
و باز هم اون پوزخند مسخرشو زد و رفت پیش آقای پارک
.یعنی میخوام خفش کنمممم
یورا همینطور که داشت از خنده میترکید گفت:میونی به اعصابت مسلط باش
.هوففف یعنی اصلا باید خوشحال باشم که دوستم موقع حرص خوردنم قشنگگگگ به حرص کمک میکنه
_میونااا یااا نگووو مننن بچههه خوبیممم
با خنده گفتم دیگه حالا خودتو لوس نکن واسم
با صدای میکروفون توجهمون به سمت آقای پارک و رئیس چان رفت
بعد صحبت کوتاهی رئیس شدنه رئیس چان رو تبریک گفت و بعد برگه ها رو امضا کرد
و بلهههه|:
بدبختیم به احمال ۹۹ درصد و نیم شروع شد اون نیم درصدشم واسه اینه که اگه اذیت نکرد میکشه//=
همه به رئیس چان تبریک گفتیم و با اقای پارک دست دادیم
هعی رئیس به این خوبی یه هفته ای به فنا رفت\=
بعد همه رفتن جایی نشستن و...
...
امروز به خاطر این مراسم رئیس چان گفت میتونیم زودتر بریم و خونه و فردا به جای ۸ باید ۷ بیایم برای کارای عقب مونده و قوانین جدید
اصلا اگه این بشر یه لطفی کنه ادم تعجب میکنه!
لباسامو در اوردم و دوش گرفتم نهارمو خوردم یکم استراحت کردم....
ادامه داره...♡
لایک کنید و کامنت بزارید♡
کپی ممنوع!
فالو=فالو
پستامو لایک کن پستات لایک میشه(:
پارت نوزدهم
نویسنده:کیم او یون
چانیول نزدیکمون اومد خم شدیم و سلام کردیم
یورا:رئیس چان برای رئیس شدنت تبریک میگم
چانیول:ممنونم😏
جونگ میون:تو دلم فشش دادم انگار با پوزخند زاییده شده-_-
پوفی کردم و با خشکی گفتم برای رئیس شدنتون تبریک میگم و اون با یه پوزخند جواب داد
خدایااا شیطونه میگه خودمو بکشما
البته این ارزش مردن نداره
چانیول:از طوسی خوشت میاد؟
.چی؟
_اخه همیشه طوسی میپوشی(((:
.بله طوسی رنگ مورد علاقمه-_-
پسره ی فلان فلان شده|:
خب به تو چه/=
و باز هم اون پوزخند مسخرشو زد و رفت پیش آقای پارک
.یعنی میخوام خفش کنمممم
یورا همینطور که داشت از خنده میترکید گفت:میونی به اعصابت مسلط باش
.هوففف یعنی اصلا باید خوشحال باشم که دوستم موقع حرص خوردنم قشنگگگگ به حرص کمک میکنه
_میونااا یااا نگووو مننن بچههه خوبیممم
با خنده گفتم دیگه حالا خودتو لوس نکن واسم
با صدای میکروفون توجهمون به سمت آقای پارک و رئیس چان رفت
بعد صحبت کوتاهی رئیس شدنه رئیس چان رو تبریک گفت و بعد برگه ها رو امضا کرد
و بلهههه|:
بدبختیم به احمال ۹۹ درصد و نیم شروع شد اون نیم درصدشم واسه اینه که اگه اذیت نکرد میکشه//=
همه به رئیس چان تبریک گفتیم و با اقای پارک دست دادیم
هعی رئیس به این خوبی یه هفته ای به فنا رفت\=
بعد همه رفتن جایی نشستن و...
...
امروز به خاطر این مراسم رئیس چان گفت میتونیم زودتر بریم و خونه و فردا به جای ۸ باید ۷ بیایم برای کارای عقب مونده و قوانین جدید
اصلا اگه این بشر یه لطفی کنه ادم تعجب میکنه!
لباسامو در اوردم و دوش گرفتم نهارمو خوردم یکم استراحت کردم....
ادامه داره...♡
لایک کنید و کامنت بزارید♡
کپی ممنوع!
فالو=فالو
پستامو لایک کن پستات لایک میشه(:
۴.۳k
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.