باورتون میشه از بعد موقعی که براتون سناریو فرستادم تا الا
باورتون میشه از بعد موقعی که براتون سناریو فرستادم تا الان خواب بودم🤦🏻♀️😂
سناریو درخواستی
وقتی برادرتن خیلی دوست دارن و دکترن و میخوان برات امپول بزنن اما تو میترسی
نامجون:ا/ت بیا اینجا ببینم میخوام بهت شوکولات بدم...
نگاه کن چقد خوشمزه ان اگه نیایی خودم میخورمشون هاااااااا(کیوت)
ا/ت:نهههههه نموخواممممم
میخوای بیام اونجا بعد بهم امپول بزنی
نامجون: ا/ت، من همه ی این کار ها رو فقط برای این میکنم که حالت بهتر بشه
جین: ا/ت جونممم... نگاه کن چه داداشت چی تو دستشه... ازون عروسک های خرسی بزرگ(شاسخین اسمشونه👍🤦🏻♀) میخوای بدم بهت ببینیش؟
ا/ت: چه خوشگلهههههه خیلی دوسش دارممممم
میشه بدیش به من؟(🥺)
جین: اره میدم برای خودت ولی باید برات امپول بزنم
یونگی: یام یام نارنگی... هی نارنگی، میخوام یه چیزی بهت بگم
من میخوام بدون اینکه ا/ت کوشولوم بفهمه بخورمت اخه اگه ببینت دیگه بهم نمیده
ا/ت: نههههههه همش واسه خودمههههههه
به کسی نمیدمممممممم
بهم نارنگی بده(بغض و کیوت)
یونگی: اخییی... اینم نارنگی ولی باید بزاری بعدش برات امپول بزنم تا خوب بشی
جیهوپ: ا/تی... قربونت بشممم... میشه بیایی پیشم؟... سری برات یه امپول بزنم بعد بری با کارت ام هر چی که دوست داری بگیری...
ا/ت: نه تولو خوداااااا اا
میشه نیام اخه خیلی میترسم و گریه ام میگیره(🥺)
جیمین: موچی کیوتم... چرا ازم میترسی؟
ا/ت: چون اگه بیام پیشت میخوای برام امپول بزنی
جیمین: نه اصلا... من تا وقتی که خودت بهم نگی برات امپول نمیزنم
ا/ت: اخه قبلا هم همینو میگفتی
جیمین: ولی الان واقعا دارم جدی میگم...
هروقت احساس کردی ترس ت ریخته و میتونی بیای... بگو من خیلی اروم برات امپول میزنم
تهیونگ: یونتان... برو اینو بده به ا/ت...(نامه) بهش بگو داداشت میگه ببخشید ولی من نمیتونم ببینم حالت بده یا مریض شدی... لطفا از اتاقت بیا بیرون...بهت قول میدم که امپول درد نداشته باشه...اگه درد داشت هر کاری خواستی بکن (از ترس امپول قایم شده)
ا/ت: صدات از پشت در داره میاد... من از اتاقم نمیام بیرون تا وقتی بدونم برام امپول نمیزنی(صدای گرفته ی سرما خوردگی)
جونگ کوک: ا/ت بانی کوچولوم... کجا رفتی؟ باور کن فقط ۳ ثانیه بیشتر طول نمیکشه... بعدشم سریع حالت بهتر میشه...اگه این امپول رو نزنی تا دوهفته باید تحملش کنی
ا/ت: میشه برام امپول نزنی ولی به جاش قرص بنویسی؟ حداقل میتونم قرص رو بخورم
جونگ کوک: امممم... خب... باشه ولی فقط خودت اذیت میشی
🍭امید وارم که از این سناریو خوشتون اومده باشه🍭
🥺فقط لطفا لایک و کامنت هم بزارین🥺
🪐اگه درخواستی داشتید من اینجام🪐
سناریو درخواستی
وقتی برادرتن خیلی دوست دارن و دکترن و میخوان برات امپول بزنن اما تو میترسی
نامجون:ا/ت بیا اینجا ببینم میخوام بهت شوکولات بدم...
نگاه کن چقد خوشمزه ان اگه نیایی خودم میخورمشون هاااااااا(کیوت)
ا/ت:نهههههه نموخواممممم
میخوای بیام اونجا بعد بهم امپول بزنی
نامجون: ا/ت، من همه ی این کار ها رو فقط برای این میکنم که حالت بهتر بشه
جین: ا/ت جونممم... نگاه کن چه داداشت چی تو دستشه... ازون عروسک های خرسی بزرگ(شاسخین اسمشونه👍🤦🏻♀) میخوای بدم بهت ببینیش؟
ا/ت: چه خوشگلهههههه خیلی دوسش دارممممم
میشه بدیش به من؟(🥺)
جین: اره میدم برای خودت ولی باید برات امپول بزنم
یونگی: یام یام نارنگی... هی نارنگی، میخوام یه چیزی بهت بگم
من میخوام بدون اینکه ا/ت کوشولوم بفهمه بخورمت اخه اگه ببینت دیگه بهم نمیده
ا/ت: نههههههه همش واسه خودمههههههه
به کسی نمیدمممممممم
بهم نارنگی بده(بغض و کیوت)
یونگی: اخییی... اینم نارنگی ولی باید بزاری بعدش برات امپول بزنم تا خوب بشی
جیهوپ: ا/تی... قربونت بشممم... میشه بیایی پیشم؟... سری برات یه امپول بزنم بعد بری با کارت ام هر چی که دوست داری بگیری...
ا/ت: نه تولو خوداااااا اا
میشه نیام اخه خیلی میترسم و گریه ام میگیره(🥺)
جیمین: موچی کیوتم... چرا ازم میترسی؟
ا/ت: چون اگه بیام پیشت میخوای برام امپول بزنی
جیمین: نه اصلا... من تا وقتی که خودت بهم نگی برات امپول نمیزنم
ا/ت: اخه قبلا هم همینو میگفتی
جیمین: ولی الان واقعا دارم جدی میگم...
هروقت احساس کردی ترس ت ریخته و میتونی بیای... بگو من خیلی اروم برات امپول میزنم
تهیونگ: یونتان... برو اینو بده به ا/ت...(نامه) بهش بگو داداشت میگه ببخشید ولی من نمیتونم ببینم حالت بده یا مریض شدی... لطفا از اتاقت بیا بیرون...بهت قول میدم که امپول درد نداشته باشه...اگه درد داشت هر کاری خواستی بکن (از ترس امپول قایم شده)
ا/ت: صدات از پشت در داره میاد... من از اتاقم نمیام بیرون تا وقتی بدونم برام امپول نمیزنی(صدای گرفته ی سرما خوردگی)
جونگ کوک: ا/ت بانی کوچولوم... کجا رفتی؟ باور کن فقط ۳ ثانیه بیشتر طول نمیکشه... بعدشم سریع حالت بهتر میشه...اگه این امپول رو نزنی تا دوهفته باید تحملش کنی
ا/ت: میشه برام امپول نزنی ولی به جاش قرص بنویسی؟ حداقل میتونم قرص رو بخورم
جونگ کوک: امممم... خب... باشه ولی فقط خودت اذیت میشی
🍭امید وارم که از این سناریو خوشتون اومده باشه🍭
🥺فقط لطفا لایک و کامنت هم بزارین🥺
🪐اگه درخواستی داشتید من اینجام🪐
۲۱.۸k
۰۵ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.