P:2
P:2
بیدار شدم دیدم توی دریا بودم من اینجا چیکار میکنم احساس خفگی دور گردنم حس میکردم تقلا میکردم و این حس خفگی بین نمیرفت توی اب دستو پا میزدم ی نور سفیدی داشت نزدیک صورتم میشد با حس سوزش سرم چیزی نفهمیدم و
ات: با جیغ از وان پریدم دستمو روی موهام کشیدم و چشمامو ب هم فشردم این خواب اره این خواب بود خدمو شستم و کوله رو دور کمرم پیچوندم و رفتم جلویی اینه و چن دقیقه اینجوری ب خدم ب اینه زل زدم شسوار رو از توی کشو برداشتم و شروع ب خشک کردن شدم شسوار روی میز گذاشتم و کرم بدنمو برداشتم و ب بدنم زدم
جیمین ویو: توی خونش هرجا ک بود دوربین گذاشتع بودم هنوزم همون ات قبلی بود بدن سفیدش منو تحریک کردع بود دلم میخواد دوبارع ب فاکش بدم خمار ب صفحه لپ تاپ زل زدع بود هوله رو انداخت اههه اگ بیشتر ببینم نمیتونم خودمو کنترل کنم صفحه لپ تاپو بستم
ات: لباسامو پوشیدم داشت بارون میومد ی حس خیلی خوبی داشت عاشق بارون بودم رفتم پایین توی اشپز خونه و نسکافه درس کردم و کتاب مورد علاقمو برداشتم و رفتم جلوی پنجره نشیستم و مشغول خوندن کتاب و همینطور خوردن نسکافه
صاری کم شد ب ولله گوشیم ۲ درصدع🗿☠
بیدار شدم دیدم توی دریا بودم من اینجا چیکار میکنم احساس خفگی دور گردنم حس میکردم تقلا میکردم و این حس خفگی بین نمیرفت توی اب دستو پا میزدم ی نور سفیدی داشت نزدیک صورتم میشد با حس سوزش سرم چیزی نفهمیدم و
ات: با جیغ از وان پریدم دستمو روی موهام کشیدم و چشمامو ب هم فشردم این خواب اره این خواب بود خدمو شستم و کوله رو دور کمرم پیچوندم و رفتم جلویی اینه و چن دقیقه اینجوری ب خدم ب اینه زل زدم شسوار رو از توی کشو برداشتم و شروع ب خشک کردن شدم شسوار روی میز گذاشتم و کرم بدنمو برداشتم و ب بدنم زدم
جیمین ویو: توی خونش هرجا ک بود دوربین گذاشتع بودم هنوزم همون ات قبلی بود بدن سفیدش منو تحریک کردع بود دلم میخواد دوبارع ب فاکش بدم خمار ب صفحه لپ تاپ زل زدع بود هوله رو انداخت اههه اگ بیشتر ببینم نمیتونم خودمو کنترل کنم صفحه لپ تاپو بستم
ات: لباسامو پوشیدم داشت بارون میومد ی حس خیلی خوبی داشت عاشق بارون بودم رفتم پایین توی اشپز خونه و نسکافه درس کردم و کتاب مورد علاقمو برداشتم و رفتم جلوی پنجره نشیستم و مشغول خوندن کتاب و همینطور خوردن نسکافه
صاری کم شد ب ولله گوشیم ۲ درصدع🗿☠
۵۳.۱k
۲۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.