فیک کوک پارت ④

هرگز نفهمیدم که اون زیر لب چه چیزی رو زمزمه کرد
! دختره احمق نمیدونه چه اتفاقی قراره بیافته کوک میکشتت ( خنده شیطانی 😈)
+ بهش توجه نکردم و بت راهم ادامه دادم و به سمت اتاق کار کوک رفتم در زدم و با صدای فوق عصبی کوک مواجه شدم یه لحظه ترس تمام وجودم رو گرفت حس کردم قراره اتفاقی بیافته ( اره عشقولم قراره از زیرش مرده بیرون بیای روحت شاد 👻)
+ه ..ا هایی ددی (ترس)
-تو اینجا چه گوهی میخوری
+اومدم بهت سر بزنم دلم برات تنگ شده بود
-تو یه بچ گوه میخوری دلت برام تنگ میشه تو فقط منو بازیچه دستت کرده بودی
+چی داری میگی هیچی از حرفات رو نمیفهمم
-خودت رو به موش مردگی نزن
+میش…
-خفهههه ( دادی زدا )
+یه لحظه تنم لرزید و خفه شدم
-این چیه
+وقتی اون عکس رو آورد جلوم و دیدمش یه لحظه رفتم تو شوک و گفتم :
+تو بخاطر ای…
-گفتم خفه تا نکشتمت گمشو بیرون
+لطفا بزار توضی..
-گمشووووو
+جونگ کوک لطفا
هولم میده بیرون و درم میبنده
+اخه من چیکار کردم
در حال اومدن پایین بودم که…
✘✘✓✘✘✓✘✘✘
حمایت
✘✘✓✘✘✓✘✘✘
fᴼᴸᴸᴼᵂᴱᴿ:64
✘✘✓✘✘✓✘✘✘
ᴸᴵᴷᴱ: 7
✘✘✓✘✘✓✘✘✘