ات میخواستی اونجوری منو محکم نگیری
ات میخواستی اونجوری منو محکم نگیری
تهیونگ اگه اونجوری نمیگرفتمت که کوک رو به فاخ داده بودی
کوک راس میگه ات تو ی تنبیه خوب از طرف من داری
ات گگگگگگ(داره اداشودرمیاره)
تهیونگ وقتی داری زیرش جون میدی این کار کن
ات این از تو بعید بود
جیمین اقا دوست دخترم بهام کات کرد ات عزیزم میدونم خوشحالی که برگشتم
ات (ایشون بغض کرده اعضا هم همه فحمیدن)
ات هق😢 من رو به عنوان عروسک میبینید ها اون که هرچی میخواد میگه و بعد تو هم که هرکی باهات کات میکنه یاد من میوفتی هق هق از همتون بدم میاد دلم خوش بود برادر دارم اما خوب اوت از همه بدتره هق (ورفت تو اتاقش)
ته 🙁
کوک عا
جیمین 😐 ریدیم
بچه ها صدای هق هق های بلنده ات از توی اتاق میاد درم قفله
کوک گناه داره خیلی
شوگا بزار ببینم میتونم کاری کنم
ته نه بشین خودم میرم
ته رفت بالا اومد در اتاق باز کنه که دید قفله
ته ات در رو باز کن
ات برو گمشو عوضی از همتون بدم میاد
ته ات تا عصاب خورد نشده در بازکن)(با داد)
ات مگه بمیری در رو باز کنم
ته ات تا این در رو نشکوندم در رو باز کن(عربده)
ات در رو باز کرد تهیونگ رو هول داد و اومد از در بره بیرون که کوک گرفتش
کوک ته جیمین بیاین بریم خونه من اینجا جای خوبی نیست
ویو ات
وقتی گفت میخوان ببرنم خونه ی کوک مو بتنم سیخ شد اون هس ترس دوباره وارد بدنم شد با تمام زوری که داشتم بازوم رو از دست کوک کشیدم بیرون و دویدم بیرون توی خیابون بودم بارون میبارید لباسامم هم خیلی باز بود صدلی دادشون که صدام میکرذن و میگفتن اگه وای نسی برات بد مشه رو میشنیدم و فقط میدویدم تا پا هام لیز خورد و افتام زمین ته رسید بهم و گرفتم
ویو ته
نمیدونم این همه خشم از کجا اومده بود ولی میدونستم کوکمینم ازمنم بدتر بودن
ته از این به بعد زنگی بدی در راهه برات خانومه کیم
داشت از ترس و سرما میلرزید و گریه میکرد
ات. ویو
میدونستم حداقل تا یه ما هه دیگه هم این خشمشون تموم نمیشد نمیدونم چرا این جوری میکردن ولی فک کنم فحمیدن میخوام خود کشی کنم
تهیونگ اگه اونجوری نمیگرفتمت که کوک رو به فاخ داده بودی
کوک راس میگه ات تو ی تنبیه خوب از طرف من داری
ات گگگگگگ(داره اداشودرمیاره)
تهیونگ وقتی داری زیرش جون میدی این کار کن
ات این از تو بعید بود
جیمین اقا دوست دخترم بهام کات کرد ات عزیزم میدونم خوشحالی که برگشتم
ات (ایشون بغض کرده اعضا هم همه فحمیدن)
ات هق😢 من رو به عنوان عروسک میبینید ها اون که هرچی میخواد میگه و بعد تو هم که هرکی باهات کات میکنه یاد من میوفتی هق هق از همتون بدم میاد دلم خوش بود برادر دارم اما خوب اوت از همه بدتره هق (ورفت تو اتاقش)
ته 🙁
کوک عا
جیمین 😐 ریدیم
بچه ها صدای هق هق های بلنده ات از توی اتاق میاد درم قفله
کوک گناه داره خیلی
شوگا بزار ببینم میتونم کاری کنم
ته نه بشین خودم میرم
ته رفت بالا اومد در اتاق باز کنه که دید قفله
ته ات در رو باز کن
ات برو گمشو عوضی از همتون بدم میاد
ته ات تا عصاب خورد نشده در بازکن)(با داد)
ات مگه بمیری در رو باز کنم
ته ات تا این در رو نشکوندم در رو باز کن(عربده)
ات در رو باز کرد تهیونگ رو هول داد و اومد از در بره بیرون که کوک گرفتش
کوک ته جیمین بیاین بریم خونه من اینجا جای خوبی نیست
ویو ات
وقتی گفت میخوان ببرنم خونه ی کوک مو بتنم سیخ شد اون هس ترس دوباره وارد بدنم شد با تمام زوری که داشتم بازوم رو از دست کوک کشیدم بیرون و دویدم بیرون توی خیابون بودم بارون میبارید لباسامم هم خیلی باز بود صدلی دادشون که صدام میکرذن و میگفتن اگه وای نسی برات بد مشه رو میشنیدم و فقط میدویدم تا پا هام لیز خورد و افتام زمین ته رسید بهم و گرفتم
ویو ته
نمیدونم این همه خشم از کجا اومده بود ولی میدونستم کوکمینم ازمنم بدتر بودن
ته از این به بعد زنگی بدی در راهه برات خانومه کیم
داشت از ترس و سرما میلرزید و گریه میکرد
ات. ویو
میدونستم حداقل تا یه ما هه دیگه هم این خشمشون تموم نمیشد نمیدونم چرا این جوری میکردن ولی فک کنم فحمیدن میخوام خود کشی کنم
۸.۷k
۲۸ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.